2003
ال دی 50 /دوای مرگبار
Simon De Selva
داستان فیلم
یک گروه حمایت از حقوق حیوانات ،شبانه به آزمایشگاهی که در روی حیوانات، آزمایشات پزشکی انجام می داد.، وارد می شوند و همه ی حیوانات آنجا را آزاد می کنند اما یکی از اعضای این گروه در آنجا در دام می افتد و به دست پلیس دستگیر می شود اما بقیه اعضای گروه را لو نمی دهد او به خاطر اینکه دوران محکومیتش را کم کند قبول می کند در طی آزمایشاتی، یک داروی ناشناخته را داو طلبانه روی او آزمایش کنند بقیه اعضای گروه که از گیر افتادن دوستشان احساس عذاب وجدان می کردند با هم هم پیمان میشوند که دوستشان از این آزمایشگاه نجات دهندپس آنها مخفیانه به آزمایشگاهی که دوستشان در آنجا نگه داری میشد وارد می شوند و وضع آنجا را عجیب و غریب می بینند آنها نمی دانند با چه هیولای عجیب و غریب مرگباری روبرو خواهند شد !!!
نگاه کلی
فیلم ایده خوب و متفاوتی دارد ولی من انتظار بیشتری از کار گردانی و بارور کردن این داستان مهیج داشتم و حتی می شد با کمی تغییرات درهیولای فیلم( مرد برقی) و حتی کمی تغییرات و پیچش در داستان با یک فیلم بسیار بهتری طرف بشویم اما فیلم موجود، اصلا نتوانسته از این پتانسیل خوبش، استفاده بهینه کند وبیننده را با قهرمانان ماجرا همراه سازداز این گذشته در قسمتها یی مقداری خسته کننده هم شده است به هر حال گویا کمبودی در تصویر ی شدن ماجرایی که روی کاغذ جالب به نظر می رسد وجود دارد که از کم تجربگی کار گردان نشات می گیرد ......
امتیاز
5 از 10
مقدمه:
این سری از فیلمها از سال 1979 توسط ریدلی اسکات آغاز شد و اگر واقع بین باشید متوجه خواهید شد که در ساخت این فیلم از یک فرمول قدیمی استفاده شده است. یعنی حمله یک هیولا ی تاشناخته و مقامت افرادی در برابر این هیولا، جوهر اصلی این فیلمها را تشکیل می دهد .اما چیزی که فیلم را از همتایانش مطرح تر کرده است بر می گردد به اینکه اولا کل داستان درون فضا رخ می دهد که به طور حتم جایی برای فرار کردن شخصیتها با قی نمی گذارد و همین مساله فیلم را چالش بر انگیزتر می کند و ترس و هیجان فیلم را بیشتر می کند دوما شخصیت های فیلم به گونه ای پردازش شده که مخاطب با ایشان همراه میشود و سرنوشتشان بخصوص سرنوشته (کاپیتان ریپلی)برای مخاطب مهم میشود سوم هم اینکه به هر حال تکنولوژی و جلوه های ویژه و پرده سبز رنگ در این فیلم با چاشنی قصه ی علمی و تخیلی و ترسناکش همراه می شود و مخاطب را از فضاهای آشنا به جایی که تا به حال ندیده می برد... ...
alien
Ridley Scott
1979
فیلم از جایی شروع میشود که سفینه ای در هنگام برگشت به زمین با سیگنال در خواست کمکی از سیاره ای مواجه میشود و کار کنانش برای برسی به آنجا می روند و یکی از کارکنان در هنگام برسی سیاره با هزاران تخم عجیب مواجه میشود که یکی از تخمها ناگهان باز شده و موجودی(تغریبا شبیه هشت پا یا عقرب بزرگ ) کل صورت آن را می گیرد .. او ظاهرا بیهوش شده ولی علایم حیاتیش همچنان بر قرار است کارکنان سفینه او را به داخل سفینه می آورند و از آن سیاره متواری می شوند. ولی هر چقدر تلاش میکنند تا موجود را از صورت همکارشان جدا کنند موفق نمیشوند. اما بعد از مدتی موجود خود به خود از صورت همکارشان کنار می رود و او به هوش میاید اما طولی نمیکشد که موجودی عجیب از شکم همکار تازه به هوش آمده بیرون می جهد و آنها تلاششان را برای کشتن و به دام انداختن این موجود سریع و کشنده آغاز میکنند و در این میان شخصی(رباط انسان نما) هم هست که سعی دارد نمونه ای از این موجود مرگبار را زنده برای تحقیق به زمین باز گرداند ....
نگاه کلی
از یک طرف کاراکتر دوست داشتنیه فیلم یعنی ستوان ریپلی که با شخصیت محکم و شجاع و قاطعش (که حتی جلوی بالادستان خود می ایستاد) باعث شد به ستاره ی فیلم تبدیل شود و همین امر محبوبیت قابل توجهی را برای بازیگر این نقش Sigourney Weave به ارمغان آورد از آنطرف قابل گفتن نیست ریدلی اسکا ت به عناصر وحشت داستان، تسلط کامل داشت و توانست یک شاهکار درست کند
امتیاز
9از10
Aliens 2
1986
James Cameron
بعد از 50 سال ستوان ریپلی که تنهابازمانده سفینه بود تصادفی به زمین باز می گردد ( ظاهرا به خاطر سفرهای طولانی که ممکن است چندین سال طول بکشد مکانیزمی در هنگام سفر در سفینه ها تعبیه شده که سن فضا نوردان را در خوابی مصنوعی ثابت نگه میدارد ) و متوجه میشود که عده ای از مردم در سیاره ای که تخمهای موجوده عجیب در آنجا وجود داشت در حال زندگی هستند ریپلی به مسئولان هشدار موجود خطرناک را میدهد اما آنها نمی پذیرند تا اینکه تماس سیاره مذکور با زمین قطع می شود و بنابراین از ریپلی در خواست میشود همراه با گروه تجسس که تا دندان مسلح هستند به عنوان مشاور راهی آن سیاره شود تا جان مردم را نجات دهند و ریپلی می پذیرد اما و قتی به آنجا می رسند اوضاع چنان بد پیش می رود که گروه ،راهی جز فرار از دست این موجودات مرگ آور برای خود نمی بیند پس گروه تصمیم می گیرد تجهیزات سیاره را منفجر کرده و از آنحا فرار کنند ودر این میان هم مثل فیلم قبلی ، شخصی (اینبار انسان) کار شکنی می کند چون می خواهد یک نمونه از این موجود را برای آزمایش ،زنده به زمین برگرداند تا پول دار و مشهور شود...............
نگاه کلی
فیلم اکشن تر شده است و تجهیزات جنگی افراد بیشتر به چشم بیننده میاید ...جیمز کامرون هم که همانطور که در ترمیناتور نشان داده ،علاقه خاصی به موضوعات سفر در زمان دارد .این تفکر 50 سال بعد هم قطعا" از این اندیشه اش نشات می گیرد ...ولی پایان فیلم که ملکه موجودها پای ریپلی را گرفته بود ولی در آخر فقط خود ملکه ی بیگانه ها به فضا پرتاب میشود یک مقدار اغراق آمیز بود ولی در مجموع میشود گفت تغریبا فیلم راضی کننده ای است و پایان نسبتا خوش فیلم با کل فیلم جور در می آید ......
امتیاز
7.5 از10
Aliens 3
1992
David Fincher
یکی از تخمها، درون سفینه ای که ریپلی و همراهانش به سمت زمین در حرکت بودند جا مانده بود و همین باعث سقوط سفینه آنها در یک سیاره به نام سیاره خشم می شود و از سه یا چهار نفر ی که در قسمت قبل زنده مانده بودند، فقط ریپلی نجات میابد و یکی از آن موجودات خطر ناک هم پایش را به این سیاره باز می کند و شروع به کشتار میکند .در سیاره خشم انسانهای خطرناکی که تازه دین دار شده اند به همراه چند پرسنل زندگی میکنند و به نوعی زندانی اند و هیچ سلاح گرمی هم ندارند و اما در یک اقدام گروهی تصمیم می گیرند جلوی کشتار بیگانه را بگیرند و برای این موجود خطرناک دام پهن کرده و کلکش را بکنند و در این میان مشخص میشود که ریپلی هم یکی از همین موجودات داخل بدنش نطفه بسته است ...از آن طرف سازمانی هم که به دنبال یک نمونه زنده از این موجودات هستند به محض گرفتن گزارشات از سیاره خشم می خواهند قبل از اینکه موجود مذکور کشته شود به سیاره خشم برسند .......
نگاه کلی
من از بعضی از فیلمهای دیوید فینچر خوشم میاد ولی واقعا تفکر اینگونه سیاه به درد این فیلم بخصوص،(بیگانه) نمی خورد..... یک سوال به نظر شما برای این فیلم سیاهتر از این شروعی که دارد میشد در نظر گرفت؟( همه بازماندگان مردند ..ریپلی هم درونش یکی از این موجوداته کشنده است ) مسلما نمی شد .... در ضمن درون ریپلی موجودکشنده است اما چرا مثل افراد قسمتهای قبل دل و روده او را سوراخ نمی کند تا به بیرون بجهد؟(نکنه موجوده هم طرفدارشه) ......فضای افسرده و فلسفی سیاره خشم ، چه به درد این فیلم هیجانی می خورد !!؟انسانهایی که مرده و زنده اشان زیاد فرقی به حال مخاطب نمی کند. چون اصولا زندگی ای چشم گیری در سیاره در جریان نیست و بغیر ازیکی یا دو نفرشان بقیه قاتل بلفطره بوده اند و همچنان بیشتر افراد این سیاره (البته بغیر از 3 یا 4 نفرشان) همون خصوصیت تجاوز گرانه اشان را حفظ کرده اند در پایان فیلم هم ، بیگانه متخاصم ، چنان بد و غیر ممکن کشته میشود که هر جور حساب کنی اصلا به نتیجه رسیدن چنین نقشه ای برای کشتن بیگانه از محالات ممکن بود.. در پایان فیلم هم که انگار کارگردان نمی خواست ادامه ای از این فیلم (حداقل با ریپلی ) ساخته شود و گرنه حداقل یک کور سوی امیدی باقی می گذاشت ... رویه هم رفته این فیلم به نظر من ادامه متوسطی برای فیلم بیگانه به حساب میامد که با جملات و تفکرات فلسفی هم نمی شد خلا فیلم را پر کرد ... چون اصولا جایش در این فیلم نبود ......
امتیاز
5.5 از 10
Aliens 4
Jean-Pierre Jeunet
1997
فیلم از جایی شروع میشود که کمپانی ای که در پی نمونه ای زنده از این موجودات(بیگانه ) است.... به همین علت ریپلی و موجود داخل بدنش را دوباره باز سازی و زنده می کند( مطمئنا با دست گلی که دیوید فینچر در قسمت قبل به آب داده بود نویسنده جدید و برای اینکه Sigourney Weave دوباره نقش ریپلی را بازی کند چاره ای جز این آغاز عجیب نداشته است ) و از آن طرف گروهی، (دزد سفینه )،انسانها یی را برای کمپانی مذکور می دزدند تا جهت آزمایشات کمپانی در دوباره به وجود آوردن بیگانه ها از آن انسانها استفاده شود ودر بین این گروه (سفینه دزدها)شخصی است که می خواهد جلوی این کار کمپانی و بوجود آوردن مجدد بیگانه را بگیرد و ریپلی هم با او همراه می شود اما وقتی که بیگانه های بوجود آمده از سلولهایشان فرار می کنند کل سفینه ، مورد خطر این موجودات قرار میگیرد .........
نگاه کلی
نظر خاصی ندارم وقتی قسمت قبلی آنطوری تمام شود برای ادامه این مجموعه مسلما داستانی بهتر از این نمی توانست ساخته شود و مسلما انتظار چندانی هم ازش نمیشد داشت ولی در مجموع اگر هر جور حساب کنی داستانی که ریدلی اسکات ساخته( یعنی بیگانه 1) بهترین قسمت از سری بیگانه هاست
امتیاز قسمت چهارم
6 از 10
البته شایعاتی هست که قسمت پنجم از این مجموعه به کارگردانی جیمز کامرون سال 2015 منتشر خواهد شد