مسخره بازی ها
2007
michael Haneke
دو جوان دیوانه به بهانه گرفتن تخم مرغ وارد ویلای یک خانواده (زن و شوهر وپسرشان) می شوند و آنها را خیلی خونسرد اسیر کرده و مورد آزار قرار میدهند (مسخره بازی سرشون در میارند)و در آخر آنها را به قتل می رسانند .......
نگاه کلی
این فیلم باز سازی فیلم 1997 استرالیایی به همین نام است و اینکه خود کار گردان هوس کرده فیلم خودش رو دوباره بسازه نشان از نداشتن فیلمنامه و تفکر جدید است وگرنه فیلم که باز سازی شده چیزی به بارش اضافه نشده معنی فیلم به ایرانی همان مسخره بازی ها است چرا چون فیلم پر از مسخره بازی است مثلا درقسمتهایی از فیلم بازیگر فیلم به طرف دوربین نگاه می کند (به سبک مهران مدیری) انگار دارد به مخاطب میگه این یک فیلم است( زیاد جدی نگیر) یا یک قسمت دیگر با دکمه عقب کنترل ویدئو حادثه رو به عقب بر می گردونه و دو باره حادثه با روایت جدید ادامه پیدا می کنه البته درسته که اینها کارهای حساب شده کارگردان محسوب میشود اما نوعی سر به سر مخاطب گذاشتن و مسخره بازی در آوردن در یک فیلم خشن و جدی نیز تعبیر میشود .....شخصیتهای قاتل فیلم، مخاطب را یاد شخصیتهای فیلم پرتقال کوکی می اندازند ........حرکت کند دوربین بعضی اوقات چنان است که انگار فیلم بردار خوابش برده است ( حالا منتقدا هر چی می خوان از از سبک کار گردان تعریف کنند) در یک مورد از قسمتهای فیلم کاراکترها رفتارهای عجیبی در فیلم نشان می دهند که منطقی نیست اونم اینکه قاتلها بعد از کشتن پسر خانواده، زن و مرد رو تنها می گذارند و بدون هیچ استرسی که حالا مثلا این زن و شوهر شاید فرار کنند یا یکی آنها را نجات دهد یا ............ می روند و در نهایت زن وقتی از خانه فرار می کند دو باره به صورت بی مزه ای ( مسخره بازی ) اسیر همان قاتلها می شود همین قضایا باعث میشود که فراز و فرود فیلم کم رمق باشد نکته دیگر اینکه این فیلم با اینکه باز سازیست حتی یک سکانس هم از فیلم قبلی تغییر داده نشده (یعنی کارگردان انقدر از خود راضی ندیدم) البته در اینکه کارگردان به هدف خودش در این فیلم رسیده شکی نیست .........اما مطمئنا انتظار مخاطبین از فیلمی که میبینند چیز متفاوتیست ....نکته جالب در باره بازیگری قابل قبوله نئومی واتس که ازش میشه بعنوان بانوی فیلمهای باز سازی شده ترسناک نام بردفیلمهای باز سازی که او بازی کرده عبارت اند از کینگ کنگ و حلقه یک و دو و همین فانی گیمز که در کل فیلم، فیلم خوبیه ولی با سلیقه همه جور در نمیاد
امتیاز
5.5 از10
2006
شکار سرد
Fritt vilt نام اصلی
پنج جوان برای تفریح و اسکی راهی کوه می شوند و به پیشنهاد یکی از آنها به جایی می روند که مکان بکری است و رفت و آمدی در آنجا صورت نمی گیرد ....بعداز طی کردن یک مسیر طولانی کوهستانی با اسکی یکی از آنها دچار سانحه می شود و ناچار به یک هتل قدیمی متروکه که در آن نزدیکیست می روند که تا صبح آنجا بمانند اما آنها نمیدانند که درآنجا تنها نیستند و یک قاتل بی رحم با کلنگش (پسر صاحب هتل متروکه ) در این هتل در پی شکار آنهاست ..............
نگاه کلی:
کلی از این نمونه فیلمها ساخته شده و اینکه موبایل کار نمیکنه دیگه واقعا مسخره است....داستان این فیلم همچین چیزشگفت آوری نیست اما می بینید که سه تا نویسنده داره .... ولی در کل (بگی و نگی) این فیلم بد در نیومده....... به هر حال اگر به فیلمهای مثل جیسون ( جمعه سیزدهم) علاقه دارید این فیلم ، فیلم شماست.
امتیاز
6.5 از 10
13گناه
2014
مردی که از لحاظ مالی در موقعیت بدی قرار گرفته بود با یک پیشنهاد تلفنی از طرف یک ناشناس مواجه میشه ! مرد ناشناس به او میگه : اگر کارهایی که در 13 مرحله(کارهای وقیح و فجیع و خلاف قانون و سادیسمی) براش تعیین می کنه رو انجام بده در پایان پول خوبی به حسابش خواهد ریخت و تمام شواهدی که اون رو خلافکار نشون میده هم از بین خواهد برد اما اگر در یکی از این مراحل کنار بکشه هیچ پولی گیرش نمیاد و زندگیش هم نابود میشه) و مرد پیشنهاد شخص ناشناس رو قبول میکنه غافل از اینکه رفته رفته کار هایی که باید انجام بده وقیح تر میشه و دیگه راه برگشتی هم براش باقی نمیمونه ......
نگاه کلی
فیلم سرگرم کننده است وخیلی خوب ساخته شده است بازیگری وتهیه کنندگی خوبی هم داره و از همه مهم تر داستان جدیدی داره و مطمعنا" جزء فیلمهای ترسناک و هیجانی مطرح خواهد شد.........
در موقعیت
هیچ آدم عاقلی هر چقدر هم پست باشه نباید پا توی مسیری بذاره که آخرش معلوم نیست به کجا ختم میشه البته یک مقدار ریسک در زندگی لازمه به شرط عقل .....
امتیاز6.5 از 10
می
2002
(می) دختریست که در کودکی دچار نوعی بیماری چشمی میشود و همین قضیه باعث میشود کم کم دختری خجالتی و منزوی بار بیاید و در پیدا کردن دوست ناتوان شود ...مادر (می )برای این که دخترش احساس تنهایی نکند به او یک عروسک بسیار شکننده هدیه می دهد تا جای دوست را برای او پر کند و (می) بسیار به عروسک وابسته شده تا جایی که در تنهایی با عروسک درد و دل میکند ..... زمان میگذرد و(می) تبدیل به دختر جوانی میشود که می خواهد برای خود شریک زندگی پیدا کند و به پسری علاقه مند میشود که پسر بعد از مدتی به خاطر اخلاقهای عجیبی که (می) به دلیل تنهایی مفرط سالهای کودکی از خود بروز می دهد او را ترک میکند و می ناچار سراغه همکار ش (یک خانم)که اونیز به( می) علاقه نشان می داد می رود و اما می بیند که همکارش نیز به او پایبند نیست و به او خیانت می کند ...و پس دوباره( می )به عروسک دوران کودکیش پناه می برد اما در زمانی که می عروسک را به کلاس نابینایان برده بود عروسک بر اثر هجوم بچه ها میشکند و از بین میرود ... (می) که بیش از پیش تنها و عصبی شده بود تصمیم می گیردکه از کسایی که اوراترک کردن و تنها گذاشتن انتقام بگیرد و از اجزائ بدن آنها برای خود یک دوست (عروسکی با اجزای انسان) بسازد ............
نگاه کلی
فیلم داستان نو آورانه ای داره و کار گردان روی بیماری تازه عصر جدید (یعنی تنهایی)دست گذاشته .....واقعا دیالوگ آخر( می) که با بغض میگه منو نمیبینه و بعد دست به کار عجیبی میزنه تا ثیر فیلم رو 10 یرابر کرده.... شخصیت پردازی( می) بسیار حساب شده است
امتیاز
7 از 10
2009
گودال
داستان فیلم در باره چند نوجوان است (دو برادر و دختر همسایه!)که در کف زیر زمین منزل مسکونی جدیدشان یک دری رو پیدا میکنند که قفل است وقتی قفل رو میشکنند و در رو باز میکنند با یک چاه عمیق مواجه میشند و از وقتی که چاه رو باز کردن مدتی طول نمیکشه که متوجه میشند در زندگیشان ترسهایی که دارند و ازش فرار میکنند به صورت مجسم در مقابلشون ظاهرمیشه و اونها راهی جز از بین بردن این چالشها ندارن....مثلابرادر کوچکتر از دلقکها میترسیده حالا یک دلقک اسباب بازی ترسناک تعقیبش می کنه یا دختر همسایه به خاطر دختر کوچکی که در حادثه ای در کودکی از ارتفاع سقوط کرده بود عذاب وجدان داشته حالا با اون دختر روبرو میشه و برادر بزرگتر هم با پدر دایم الخمرش که اون رو در کودکی کتک میزده و حالا در زندانه ، در فضایی عجیب و برزخی رو برو میشه اونها حالا باید بر ترساشون غلبه کنند تا بتونند به زندگیشون ادامه بدن
نگاه کلی
اگه بگید بچه گانه ترین یا نوجوانانه ترین فیلم ترسناکی که دیدی چیه قاعدتا این گزینه اول منه ........ماجرای فیلم تازه است اما زیاد برای من گیرا نبود ...
امتیاز 5 از 10