2016
Bryan Bertino
داستان فیلم:
مادری به همراه دختر نوجوانش( که می خواهند از همدیگر جدا زندگی کنند) در سفر جاده ای همسفر می شوند در میان راه ، ماشینشان ،بعد از برخورد به یک گرگ، خراب می شود و آنها منتظر آمبولانس و کمک در آن جاده دور افتاده می مانند و کم کم متوجه می شوند که هیولای ترسناکی هم در کمین شکار آنهاست حالا انها باید برای زندگی خود تلاش کنند ....
نگاه کلیفیلم بی تکلفی بود و اگر از یکی و دو قسمت فیلم بگذریم بیشتر قسمتهایش منطقی و قابل قبول بود فلش بکهای فیلم هم زیاد در داستان اصلی فیلم، که همانا حمله هیولا باشد تاثیر بخصوصی نداشت البته پیامهایی را به بیننده منتقل می کرد مثلا که قدر لحظه های با هم بودن را بدانید شاید فردایی وجود نداشته باشدیا پیام دیگر این فلاش بکها هم این بود که والدین هر چه می خواهند( بی مسئولیت ولاابالی و .....) باشند اما در هنگام خطر از بچه اشان به هر صورت محافظت و از جان گذشتگی می کنند(که به هر حال نظر کار گردان این بود) در جمع بندی باید بگویم می شود به تماشای این فیلم نشست و هیجان زده شد و سکانسهای ترسناک لحظه ای این ژانر را تجربه کرد ....
امتیازکلی:
5 از 10