2003
Takashi Miike
"مینامی" که عضو گروه ما.فیایی هست با اتوموبیل ، در حال حمل جسد همکار نیمه مجنونش ( اوزاکی) می باشد او در بین راه در قهوه خانه ای توقف می کند و بعد از خوردن معجونی ، ناگهان حالش به هم می خورد وقتی از دستشویی بر می گردد از جسد همکارش(اوزاکی) در ماشین خبری نیست او تصمیم می گیرد هر طور که شده اوزاکی را در آن شهر کوچک بیابد و بعد از رو به رو شدن با آدمهایی با رفتارهای عجیب و غریب ،او موفق می شود کسی را بیابد که ادعا می کند (اوزاکیست) این تازه آغاز درد سرهایش است ...................
نگاه کلی
Takashi Miike کار گردان معروف ژا پنیست که در هر ژانری که حساب کنید تجربه ی فیلم سازی داشته (ایشان سالی حداقل دو فیلم یا سریال می سازد )..... در زبان ژاپنیgozu هم معنای کلمه minotaur (موجود نیمه گاو و نیمه انسان) می باشد ....فیلم پر است از کاراکتر هایی با روابط و رفتارهای غیر معمول و عجیب و غریب که گاهی معانی ای می توانید از آنها برداشت کنید و گاهی هیچ برداشت خاصی نمی توانید از آنها داشته باشید و در این جور مواقع است که به عنوان بیننده گاهی به عقل خود و گاهی به عقل کار گردان شک می کنید!... رو ی هم رفته اگر خواهان دیدن یک فیلم ژاپنی عجیب و غریب هستید به سراغ دیدنش بروید ........ در غیر این صورت من پیشنهاد نمی کنم .......
امتیاز
6 از 10
1999
Takashi Miike
Shigeharu Aoyama مرد میانسالی که زنش را از دست داده و با پسرش زندگی میکنه... یک روز Shigeharu به پیشنهاد دوستش( که تهیه کننده فیلم هست) جهت آشنایی با زنی دیگر در تست بازیگری از زنان بیشماری که برای شرکت در فیلم جدید آمده بودند( بعنوان یک دستاندرکار) شرکت می کنه و نتیجه این کار باعث میشه که از دختری به نام Asami Yamazaki خوشش بیاد و طرح آشنایی با اون رو بریزه اما با رزومه عجیبی از دختر مواجه میشه و هر چقدر به زندگی Asami نزدیک میشه به اسرار غم انگیز و ترسناک زندگی این دختر نسبتا ساکت و مرموز پی میبره و ............
نگاه کلی
فیلم خیلی عالی از کار گردان معروف سینمای و حشت ژاپن که ارزش دیدن و بحث داره ........
امتیاز
7.5از 10
Noboru Iguchi
توالتی از زامبی
2011
یک گروه جوان ، در یکی از روستاهای کنار توکیو کمپینگ می زنند .. اما در آنجا مورد تهاجم یک سری زامبی کثیف و گ.هی قرار می گیرند و سعی در فرار از اونجا میکنند ....اما قهرمان داستان دختری به نام مگومی است که سعی می کند جلوی زامبی ها را بگیره و اما درست د رجایی که ممکن بود همه اونها کشته بشند سرو کله دکتری که در اونجا مشغول آزمایش بود پیدا میشه و مگومی و چند تا از دوستانش را نجات میده اما بعد از مدتی مگومی می فهمه که دکتر هم خیانتکار و دنبال کارها و آزمایشات خبیث خودش هست و به اونها هم غذا ی مسموم به انگل زامبی را خورانده است ... اما مگومی به انگلش (که اون رو تبدیل به زامبی میکنه)، مسلط میشه و سعی میکنه توسط نیروی(نیرو که چه عرض کنم ،باد شکم )به دست آورد ه با زامبیهای جهش یافته دیگر مبارزه کنه ......................
نگاه کلی
فیلم آشغالیه .. این فیلم جزئ فیلمهای گر(خشن) هستش و اصلا فیلم جدی ای نیست ( آخه اسم فیلم رو نگاه کنید توالتی از زامبی) .... بعد از دیدن فیلم تضمین نمیکنم تا یک مدتی فیلم ،بخصوص فیلم زامبی بتونید ببینید .... نمیدونم بعد از دیدن این فیلم به حال کارگردان بخندین یا گریه کنین بازیگری این فیلم بد و ضعیفه و و انگار خود کار گردان می خواسته اینجوری باشه .... ولی از این حرفا گذشته درسته آشغال بود ولی زامبیهاش با تمام فیلمهای دیگر متفاوت بودند در سایت imdb این فیلم 4.9 گرفته ؟؟ که نسبتا امتیاز خوبیه خیلی فیلمای بهتر از این فیلم ، امتیاز خیلی کمتری از این سایت گرفتند .
امتیاز
3.5 از 10
2007
Ataru Oikawa
سایاکا دختریست که می خواهد زندگی مستقلی را آغاز کند .. وقتی در آپارتمان تازه اجاره کرده اش مهمانی می گیرد به شکل عجیبی تسخیر شده و خودش را جلوی دوستانش از بالکن به پایین پرت میکند ...اما ماریکو (خواهر او) به این خودکشی سایاکا مشکوک است که آیا خود خواسته بوده یا نه ؟ تا اینکه با کارآگاه پلیسی ملاقات می کند و کارآگاه به او می گوید: تا به حال 5 نفر از مستاجران قبلی این خانه ،خود را از بالکن به بیرون پرت کرده اند ودر واقع این اتفاقات از وقتی شروع شده که یکی از مستاجران سابق به نام یوکو که با مادرش در این خانه زندگی می کرد و بعد از به قتل رساندنه مادر افسرده و دیوانه اش و شش ماه زندگی با جسد وی در حالی که از همه چیز نا امید شده بود خود ش را از بالکن آپارتمان به بیرن پرت کرده است ...............آیا خواهر سایاکا (ماریکو)می تواند نفرین این خانه را از بین ببرد ؟........
نگاه کلی
یک فیلم ترسناک ژاپنی دیگر با همون رویه همیشگی ........... فقط به نظرم یک مقدار داستان رو کشش دادند درواقع میشد از این داستان ، یک فیلم در نهایت یک ساعته ساخته بشه
امتیاز
5.5 از10
1965
Masaki Kobayashi
فیلم دارای چهار داستان مختلف درباره ارواح است :
داستان اول
مو سیاه
سامورایی فقیری شغل خوبی را در شهر دیگر پیدا میکند . او برای به دست آوردن آن شغل علیرغم مخالفت همسرش، از خانه میرود و با دختری از طبقه مرفه ازدواج میکند. با اینحال خاطرهی همسرش را نمیتواند فراموش کند. زن جدیدش با او مهربان نیست و آنها نمیتوانند به زندگی مشترکشان ادامه دهند. مرد به خانه خود نزد همسرش بازمیگردد، اما...
داستان دوم
زن برفی
دو هیزمشکن یکی پیرمرد و دیگری جوان ، در زمستانی سخت در کلبهای در جنگل گرفتار میشوند. در نیمههای شب زن برفی به سراغ آنها میآید و جان مرد پیر را میستاند. او مرد جوان را زنده میگذارد، اما قول میگیرد که ماجرای جان سپردن پیرمرد را نباید برای کسی تعریف کند وگرنه زن برفی او را هم خواهد کشت. ده سال بعد مرد جوان که حالا صاحب زن و سه فرزند است، دوباره با زن برفی روبرو میشود...
داستان سوم
هویچی بدون گوش
هویچی پسر جوان و کوری است که در یک معبد زندگی میکند و در ساز زدن ماهر است. شبی ارواح مردگان جنگهای سالهای دور از او میخواهند که برای آنها ساز بزند. این تقاضا چند بار دیگر هم ادامه مییابد، اما به توصیه کاهن معبد مقرر میشود که جوان از پاسخ به درخواست ارواح سرباز زند...
داستان چهارم
چهره ای در فنجان چای:
روزی یکی از سربازان محافظ خاندان کاتاگاوا به هنگام خوردن آب تصویر مرد جوانی را در فنجان خود میبیند. شب نیز که او در حال نگهبانی است با روح همان مرد جوان مواجه میشود. او به تعبیر خودش با روح درگیر شده و او را زخمی میکند. اما با گرفتاریهای جدیدتری روبرو میشود...
نگاه کلی
یک فیلم متفاوت با داستانهایی از ارواح که ریشه در قصه های کهن سرزمین وحشت( ژاپن ) دارد و فضای فیلم یک حالت انتزاعیست و هنوز دیدنش خارج از لطف نیست ........همانطور که در فیلم گفته میشه در باره داستان آخر حتی نگارنده زنده نمانده تا آن را به پایان برساند .....به نظرمن هر کدام از داستانها حاوی پیام اخلاقی خاصیست.. که اگر کاراکترهای هرکدام از داستانها آن را رعایت می کردند هیچ وقت به این سرنوشتهای شوم دچار نمیشدند داستا ن اول در باره وفاداریست داستان دوم درباره رازداریست داستان سوم درباره دقت عمل و غرور کاذب است و داستان چهارم درباره خو یشتن داریست ... دیدن فیلم شدیدا توصیه میشه البته اگر به فیلمهای ژاپنی کلاسیک علاقه دارید.........
امتیاز
7.5از 10
در موقعیت
یک لحظه تصور کنید هر کدام از این داستانها برای هرکی اتفاق بیافته. بعدش قطعا عقلش رو از دست میده و سر به بیابون می ذاره