raw

2016

خام

Julia Ducournau

داستان فیلم:

(جاستین )دختری جوانیست   و خانواده اش از جمله گیاهخواران تعصبی هستند  و مادر او هر گز به او اجازه خوردن گوشت حیوانات را نمی داد تا اینکه( جاستین )به دانشگاه دامپزشکی می رود دانشگاهی که خواهر او نیز در آن در حال ادامه تحصیل است جاستین مجبور است در پارتی ها و مراسم های بی سر و ته  و تا حدودی مشمئز کننده این دانشگاه بی در و پیکر و بی قانون شرکت کند ودر یکی از این  مراسم های دانشجوهای جدیدالورود  به پیشنهاد و  اصرار خواهرش قسمتی از یک گوشت خرگوش را  می خورد و همین مساله باعث می شود که خوی و سرشتی که تا به آن روز در خودش نمی دید و احساس نمی کرد  در او بیدار شود  و به خوردن گوشت خام انسانها رو بیاورد(حالا چه ربطی داره خود کار گردان هم نمی دونه ).. جاستین تا جای ممکن  از این کار خود داری می کند ولی این خوی خوردن گوشت همنوع در او تاثیری  گذاشته که کم کم  خود داری برایش سخت تر و سخت تر می شود در این بین هم خواهر او نیز که خود ش هم به این مرض دچار است  راه های جنایتکارانه ای برای خاموش کردن عطش گوشتخواریش  به جاستین  پیشنهاد می دهد  اینگونه است که حوادث وخیم  و آبرو ریزانه ای   در انتظار جاستین  و خواهرش است  ....... 

نگاه کلی

  فیلم     لایه دار    و طعنه آمیز است  یعنی بیننده در ظاهر  با یک دختر که خوی آدمخواریش بیدار شده طرف هست و داستان او را پی می گیرد ولی در باطن  فیلم در باره   جوانانی است  که از محیط پاستوریزه خانواده به جامعه ای   که تقریبا کسی به انها امر و نهی نمی کند  پا گذاشته اند  می پردازد  واینکه  ممکنست این جوانها   در  تحت تاثیر انواع و اقسام آسیبهای اجتماعی قرار بگیرند و تحت تاثیر محیط پیرامون،  حتی خودشان بدتر از دیگرانی  که در آنجا  زندگی می کنند بشوند    شما فرض کنید به جای پیشنهاد گوشت به جاستین یک نوع مواد مخدر به او پیشنهاد می شد و او نیز می کشید و تحت تاثیر و اعتیاد به مواد مخدر   دست به چنین اعمال غیر نرمال و شکه کننده می زد فکر نکنم در اصل و حتی بیشتر  سکانسهای فیلم تغییر چندانی بوجود می آمد پس کار گردان  اصل حرفش آن بوده  ولی  راهی را در پیش گرفته که فیلمش بیشتر دیده شود  اما به نظر من برای اینکه لایه پنهان فیلمی مورد توجه قرار بگیرد در ابتدا باید جنبه ی ظاهری فیلم مورد قبول باشد  ولی  متاسفانه فیلم در این مساله لنگ می زند مثلا آیا عاقلانه تر این نبود که  پدر  و مادر جاستین قبل از خروج او از خانه در باره تاثیر خوردن گوشت  در او  و اینکه چرادر  این مدت نمی گذاشتند او گوشت بخورد را برایش  توضیح می دادند شاید در این صورت جاستین  مقاومت بیشتری در نخوردن گوشت   می کرد یا حداقل از عواقب خوردن گوشت در خود  آگاه می شد و دیگر هر تصمیمی که می گرفت  با خودش بود  نه اینکه وقتی کار از کار گذشت  تازه پدر زخمهایش را به او نشان دهد و بگوید می تونی خودت را کنترل کنی  و از اینگونه حرفها بزند این موضوع چندان بنظرم منطقی نیست.....در ضمن   غیر معمول بودن کاراکترها ،غیر معمول بودن رفتار دانشجوها  و   محیط غیر معمول دانشگاه ونبودن هیچگونه قانون و نظم دهنده ای     ..شاید برای برخی اینها جنبه مثبت فیلم  باشد ولی با منطقی که من فیلمها  را نگاه می کنم برایم چندان راضی کننده و اصولی به نظر نمی رسید شاید   در کل فیلم خوش ساختیست  کارگردانیش خوب است اما جنبه هایی که بیننده به دیدن فیلم ترغیب کند چندان پخته عمل نشده و مقداری نچسب و نا پخته از کار در آمده و همان اسم (خام) شاید برازنده محتوای فیلم در مجموع باشد  ..

امتیاز کلی

4.5 از 10