معرفی فیلمهای ترسناک
معرفی فیلمهای ترسناک

معرفی فیلمهای ترسناک

سینمای وحشت

saw سری

 سری فیلمهای   اره به حدی معروف هستند  که هر شخصی  اگر حتی  کمی اهل فیلم دیدن باشد حداقل یکبار  اسم این مجموعه فیلمها  را شنیده است  به بهانه ی انتشار  قسمت جدید  فیلم   ( saw 8(jigsaw  با هم مروری  به  این سری فیلمها می کنیم

 

 

saw

2004

James Wan

داستان فیلم

پلیس به دنبال قاتلی باهوش و زرنگ  که به جیگساو معروف است  می باشد که قربانیهای خود را به صورت مستقیم ا ز بین نمی برد بلکه آنها را در شرایط سخت یک بازی مرگ و زندگی قرار می دهد که انتخاب با قربانیان است که  یا باید  تن به قوانین درد ناک و خونریز بازی او دهند  تا زنده بمانند یا اینکه اگر کارهایی که از آنها خواسته شده انجام ندهند  با تمام شدن زمانشان تن به مرگی سخت بدهند در ضمن قربانیان این قاتل سریالی آدمهای معمولی نیستند بلکه   این افراد(معمولا)  از میان افرادی انتخاب می شود که  زندگیشان به گناه و فحشائ و خیانت وفسادها ی غیر اخلاقی  آغشته است اما ماجرا ی فیلم   به طور خاص به  سرنوشت دو نفر  از قربانیان  به نامهای  آدام  و دکتری به نام گوردون  می پردازد که حالا در یک سرویس بهداشتی بسیار کثیف و منزجر کننده به دور از هم با زنجیر به میله ای متصل شده اندو فقط چند راه پیش آنها است که در صورت انجام شان از این سرویس بهداشتی مهیب می توانند آزاد شوند در ضمن خانواده دکتر گوردن نیز گروگان گرفته شده و اگر تا یک ساعتی دکتر گوردون خواسته های قاتل را انجام ندهد   خانواده او نیز کشته خواهند شد  ...........

نگاه کلی

ممکنست با دیدن فیلم تا حدودی یاد فیلم هفت دیوید لینچ  بیافتید با این تفاوت که دوربین به جای اینکه شما  را فقط  با پلیسها  همراه کند با   قربانیان قاتل نیزهمراه میشوید  و    شاهد   کارهایی که آنها برای نجات جان خود انجام می دهند هم هستید   که همین مساله فیلم را  به خودی خود متفاوت می کند   بعد  فیلم یک گام بلند تر بر می دارد  و  با بوجود آوردن  پیچشی   اصولی و کاملا برنامه ریزی شده باعث می شود  که کمتر بیننده ای از دیدن پایان فیلم دچار حیرت نشود و چنین است که فیلم خود را به یک فیلم راز آلود، پلیسی، اسلشر و روانشناسانه تبدیل کرده که سالها در ذهن باقی  می ماند و این راز موفقیت   فیلم مذکور  است 

امتیاز

9  از 10




saw 2

2005

Darren Lynn Bousman

داستان فیلم:

جیگساوه به  چنگ پلیس   می افتد ولی وقتی که پلیسهایی که او را دستگیر می کنندتو سط مونیتوری که از جایی ناشناخته فیلم می فرستاده   متوجه می شوند که جیگساو در این لحظه  چند نفر از قربانیانش را در تله و بازیهای خود قرار داده  و بازی مرگی که جیگساو برای  این افراد در نظر گرفته همچنان در جریان است که اتفاقا  یک نفر  از این افراد که در این  بازیهای مرگ جیگساو  حضور دارند پسر یکی از همین پلیسهاست حالا او  می خواهد جیگساو را به حرف بیاورد که هر طور شده مکانی که این افراد حضور دارند را به او بگوید  .......

نگاه کلی

همینطور که می شد حدس زد فیلم اره اصلا قرار نبود ادامه پیدا کند ولی آنقدر فروش فیلم  اول زیاد بود که تصمیم بر این شد تا ادامه هایی بر آن ساخته شود و این قسمت دوم هم توسط کار گردان و نویسنده ای دیگر یعنی  Darren Lynn Bousman نوشته شده است و فیلم مستقلی قرار بود شود ولی  چون هیچ  کمپانی ای برای ساخت چنین فیلم خشنی داوطلب نشدند و کمپانی مذکور  هم فقط با این شرط که این فیلم باید ادامه اره دو باشد حاظر به همکاری شد طی مذاکرات با نویسنده قرار شد که با تغییراتی  در  فیلمنامه این فیلم به اره دو تبدیل شود   فیلمنامه از این جهت اهمیت دارد که رویه تازه ای در همه زمینه ها به خود گرفته و این حالت از این اتاق به آن اتاق رفتن  افراد در دام افتاده در این فیلم پایه گذاری شد  و  فیلمی که تا حدودی  فقط  خون و خون ریزی  می نمود یکباره با چند ین بار غافل گیر کردن بیننده چه در داخل آن گروه به دام افتاده چه درجایی که پلیسها  داشتند   از جیگساو بازجویی می کردند خود را  نجات می دهد  و  جا پای اره اصلی گذاشته  و همانطور به یاد ماندنی و قوی  تمام می شود 

امتیاز

8 از 10




saw 3

2006

Darren Lynn Bousman

داستان فیلم:

جیگ ساو (قاتل سریالی فیلم) به خاطر اینکه مبتلا به سرطان بوده در حالت   مرگ  افتاده و یک دکتر  را از بیمارستان می دزدد که او ازش مواظبت کند و او  را زنده نگه دارد  و در گردن دکتر  بخت برگشته  یک حلقه وصل شده تا   که با از کار افتاد ن قلب جیگساو ،   دکتر  هم منفجر شده و سرش  به باد     رود تا او انگیزه داشته باشد  نهایت سعیش را در زنده نگه داشتن جیگساو انجام دهد  از طرف دیگر جف  (شوهر همین دکتر)   هم در بازی  ای که جیگساو با همکاری آماندا(دستیار جیگساو )  ترتیب داده حضور دارد  جف پسرش در تصادف از دست داده  ولی دادگاه به ناحق به نفع او رای نمی دهد حالا او باید درمواجه با مسببین ماجرا و همین طور اعضای دادرسی مورد آزمایش قرار بگیرد که می تواند آنها را ببخشد یا نه  ......

نگاه کلی

  این فیلم نسبت به  دو قسمت گذشته متفاوت شده  است خشونت بسیار شدیدتر  شده و  اینبار  نه خود افراد  به دام  افتاده با انتخابهایی که د ارند بلکه  یک نفر دیگر (با بخششش یا عدم بخشش)تصمیم می گیرد  که چکسی زنده بماند یا چکسی زنده نماند     از آنطرف   شخص گناهکار و بی گناه قاطی شده اند یعنی بعضی از آنها تا این حد بد  نبودند که به این فلا کت از بین روند  و تقریبا وقتی جف گاهی هم دلش به رحم می آید باز نمی تواند  کسی  را زنده نگه دارد از آن طرف هم  بازی  ای که برای آماندا بوده نه از روی برنامه ریزی های دقیق جیگسا بلکه بیشتر    از سر شانس و اقبال   به سرانجام  آماندا می رسداما با همه این ماجراها و با همه این موارد   همین که  در واقع نویسنده های اصلی فیلم اول  بر گشته بودند که یک سرانجام   برای کارکتر ی که ساخته بودند ایجاد کنند  میشوداین فیلم را  یک پایان نسبتا قابل قبول  برای یک سه گانه(  تا جایی که جیگسای اصلی زنده است )دانست ..... یکی از موارد دیگری هم که برای من جالب بود بازی  بازیگری ایرانی تبار به نام   خانوم بهار  سومخ  Bahar Soomekh که در  این فیلم نقش  پر رنگی(دکتر لین) داشت   او تا آن زمان در حرفه بازیگری پله های ترقی را به خوبی   داشته طی میکرد و در فیلمهایی مثل کراش و بالاتر از خطر 3  هم ایفای نقش کرده بود چطور شد که بعد از اینکه دربازی نقشی  در  این فیلم (که سرش ترکید) کلا گویا بختش هم در بازیگری ترکید البته شاید هم خود ایشان چندان دیگر دنبال بازیگری نرفته باشند چون بعد از این فیلم فکر کنم فقط در یکی دو فیلم کم اهمیت حضور داشتند.... بالاخره  این موضوع  جالب هست

امتیاز

6  از 10 





saw 4

2007

Darren Lynn Bousman

داستان فیلم:

جیگسا و آماندا مرده اند و پلیسها  در روی این قضیه کار می کنند که باید حتما جیگسا همکار دیگری هم داشته باشد اما خودشان در تله جیگسا می افتند  

نگاه کلی

فیلم چیز جدیدی ندارد و با کمی دقت    از همان اول همدست بودن هافمن با جیگسا مشخص است  و فقط مقداری می خواهد قسمتهای گذشته و همچنین انگیزه جیگسا را از این کار ها مشخص کند و همچنین سرگذشت جف نیز مشخص می شود  و سیر سقوطی  ماجرای فیلمهای  اره  از این قسمت شروع می شود  

امتیاز

4 از 10




saw 5

2008

David Hackl

داستان فیلم

یکی از مامورهای پلیس   که خودش هم در معرض اتهام است به هافمن شک می کند  و می خواهد ثابت کند که هافمن با جیگسا همدست بوده از آن طرف هافمن هم سعی می کند او  و شواهد علیه خود را از بین ببرد و از آن طرف یک بازی مرگ  جیگسایی دیگر، بین چند  نفر درجریان است 

نگاه کلی

دوباره در این قسمت هم هیچ غافل گیری جدیدی وجود ندارد جز اینکه آنهایی که در دام افتاده بودند میتوانستند با همکاری هم خیلی راحت زنده بمانند اما اعتماد به حرفهای جیگسا نکرده بودند و اینکه این هافمن کلا جایگزین نچسبی برای جیگسا بود  

امتیاز

4 از 10






6 saw

2009

Kevin Greutert

داستان فیلم

پلیس کم کم دارد متوجه میشود که باعث و بانی این جنایات کیست از طرفی دیگر هافمن هم در باره ماموریتهایی که جیگسا به آن داده تلاش می کند  و با کمی فلش بک ها مواردی از قسمتهای قدیمی نیز روشن می شود  

نگاه کلی

فیلم چیز جدیدی ندارد  و لی نقش هافمن  پر رنگ شده و کاملا جایگزین جیگسا شده است   سکانس آخر هم جالب بود  ولی خیلی هم غیر منتظره نبود بالاخره یک نفر می بایست جلوی هافمن قد علم کند

امتیاز

5 از 10





saw 7

2010 

Kevin Greutert

داستان فیلم

یک نفر ادعا ی دروغ کرده بود که در تله جیکسا حضور داشته و توانسته خود را نجات دهد و در این رابطه کتاب پرفروشی  هم نوشته است جیگسا  این قضیه را می فهمد او را  را واقعا در  چنین شرایطی قرار می دهد از طرفی دیگر همسر جیگسا به پیش پلیس می رود و همدست بودن هافمن با جیگسا را به  آنها لو می دهد به شرطی که پلیسها از او حمایت  و مواظبت کنند

نگاه کلی

این فیلم یک فیلم سه بعدیست چه کسی دوست دارد  احساس کند دل و روده به سمتش پرتا ب می  شود؟ از این گذشته  خیلی کشت و کشتارهای بیهوده و بیش از حد  در آن هست  که به داستان فیلم کمک نمی کند وافراد  قربانی  حتی برای بیننده مهم نیستند  و  به کلیات فیلم ضربه زده اصلا کسی هست  که در اخر فیلم زنده بماند ؟!!....سکانسهایی می بینید که یادآور فیلمهای دیگر است  مثلا لکتر هانیبال در سکوت بره ها صورت  نگهبان را مغشوش کرد و خودش را جای آن مرده جا زد و از زندان فرار کرد    در این فیلم هافمن هم این کا ر را کرد و لی اینبار به داخل  زندان نفوذ پیدا کرد  زندان هم به صورت تصنعی  تنگ و خلوت  بود چون هافمن به هر کسی می رسد در نیم متری آن حضو ر داشت یک چاقو در گرده طرف فرو می کرد برگشت دکتر گوردون  غیر منتظره وجالب بود ولی اگر از خاطره ای که برای طرفداران جیگسا ایجاد می کرد بگذریم منطقی نیست که دکتری که (در قسمت اول)حتی از کشتن طرف مقابلش برای آزادی خانواده اش امتناع می کرد و آدم معقولی به نظر می رسید  بعد از  آن همه مصیبتهایی که از جیگسا کشید  همدست جیگسا شود فکر نکنم منطق روانشناسانه ای در این قضیه باشد بعد همسر جیگسا چرا به پلیس پناهنده شد به همدستان جیگسا پناهده می شد که  گویا بهتر بودشاید زنده می ماند ....بگذریم

امتیاز

3.5 از 10






SAW 8

2017

Michael Spierig , Peter Spierig

داستان فیلم 

جیگسا ده سال است که مرده است اما در شهر قتلهایی پیش افتاده که گویا شخصی به سبک جیگسا در حال جنایت است  و چندین نفر مظنون هستند .....

نگاه کلی

یک اتفاقی که ده سال پیش افتاده بود از اول  تا آخر  را برای بیننده پخش می شود  و آخر داستان می گویند فلاش بک بوده است و با اتفاقات جدید تلفیق کرده بودند که مثلا  یکی از دستیاران جیگسا در آخر  معرفی   شود که اصلا  در هیچ قسمت تا الان حتی سایه ی این شخص حس نشده بود  از این گذشته   اصلا هیچ نو اوری یا حس و حال جدید یا حتی تکرار موفقیت فیلم اول دوم را در این فیلم نمی بینید از اینها گذشته  هیچ شخصیتی که از قسمت قبلی بشناسید بغیر از جان کرایمر که  او نیز تاثیری در داستان  جاری ندارد نمی بینید با توجه به  اینکه فیلم خیلی بدی نبود و لی بسیار نچسب بود

امتیاز

4 از 10



سخن پایانی 

1_  بر خلاف معمول که هیچ وقت فیلمهای  خشن  اینچنینی بخصوص    ادامه های فیلمهای این چنینی رنگ پرده سینما را در خواب هم نمی بیند به علت استقبال بی سابقه تماشاگرانش  وهمچنین به خاطر نفوذ کمپانی منتشر کننده هر هشت قسمتی که تا به حال ساخته شده( که از قسمت  چهارم به بعد فیلمها اصلا مستقل نیستند و کاملا باید فیلمهای قبلی را دیده یاشید تا متوجه قضیه شوید)  بر پرده سینما رفته و همین امر باعث شده که فیلمی که به نظر   با   انتشار قسمت اولش   تردید داشتند و آن را تمام شده می دانستند اما به خاطر همان استقبالی که گفتم    در سالهای دیگر نیز بر قسمتهایش اضافه گردید   البته همه ی این استقبال ها به خاطر پتانسیل فیلم اول و دوم است ....

2_ قسمتهای اول دوم و سوم در باره جیگسای اصلی بود و فیلم به گونه ای نوشته شده که  سرنوشت آدمهای در دام افتاده  به سرنوشت خود جیگسا  هم مربوط می شد و در واقع داستان این دو به هم آمیخته بود و این هنر نویسندگان این سه قسمت بود  ودر واقع تا همینجا فیلم تکمیل شد ه است  بقیه قسمتها هیچ فضا سازی   جدیدی برای بینندگانش آن طور باید و شاید ندارد 

قسمت چهارم  و پنجم و ششم و هفتم راجب پیدایش هافمن به عنوان جیگسا و قدرت گرفتن و از بین رفتن او می باشد که این هافمن بیشتر یک قاتل بی رحم و نچسب است  و سرنوشت ادمهای گیر افتاده در تله معمولا مرگ است در ضمن سرنوشت این افرا د  زیاد به سرنوشت  خود هافمن  آمیخته نمی شودولی  با فلش بکها  همین طور به صورت  مستمر خواسته اند  سایه ی  جیگسای اصلی  بر سر این فیلمها همچنان   باشد

قسمت هشتم هم پیدایش جیگسای جدید را نوید می دهد  اما زیا د در   پیدایشش خوب عمل نشده  است و چنان که این شخص جدید  از هافمن هم کمی نچسب تر  در آمده است   ویک فلاش بک بزرگ از اول فیلم تا آخر فیلم با حوادث جاری گره زده اند و خواسته اند تماشاچی به صورت نچسبی   مثلا غافل گیر کنند 

3_در فیلم اول تله ها و بازیهای جیگسا برای قربانیانش   قرار می داد   با ابزار ساده قابل ساخت بود    و همین سادگی ماجرا و اینکه این اتفاق می توانست برای هر کسی   بیافتد فیلم را باور پذیر می کرد  چون هر تماشاچی ای  میتوانست تصور کند که  روزی  خود را در دام جیگسا  ببیند  و این برایش ترسناک بود  ولی از قسمتهای  بعدی بخصوص از قسمتسوم   به بعد تله های جیگساو به یک کار خانه سازنده دقیق نیاز دارد و   در واقعیت باید خیلی    دقیق و زمان بر   ساخته شود که از دو سه نفر  این کار بر نمی آید و به یک سری آدمهای کاملا حرفه ای و دقیق  نیازمند است از طرفی مثلا این مکانهای مخفی  به این مساحت بزرگی که در آنجا این تله ها ساخته شده بودند  هم به این راحتی پیدا نمی شود   از اینها گذشته یک عده آدم هم باید به استخدام جیگسا در بیایند که در زندگی خصوصی مردم تجسس کنند که مثلا چکسی در یک خلوتی  یک کار بدی انجام داده و اور ا به دام بیاندازند و  برای بازی جیگسا  بربایند وهمه این همکاران  جیگسا  هم باید کاملا به جیگسا وفادار باشند  که قضیه لو نرود  چنین ماجرایی زمان زیاد و افراد نسبتا  زیاد و دقت زیاد می طلبد در حالی که  پلیس هم به دنبال جیگسا  می گردد وهمین مساله ها  به منطق فیلمهای سوم به بعد خدشه وارد کرده است از این گذشته  این جیگسا چطور می توانسته در یک زمان کوتاه(از  فهمیدن بیماریش تا  مرگش) این همه برنامه و بازی برای حدود صد نفر  ترتیب دهد  این مساله تقریبا غیر ممکن و  خیلی تداخل در ماجرا  بوجود می آورد     منظورم از این حرفها  این است که تقریبا نویسنده های  این فیلمها از قسمت سوم به بعد مقداری تماشاچی فیلمهایشان را ساده گرفته اند 

4_جنبه مثبت این سری  فیلمها  این است که همه هشت قسمت  به هم ربط دارند ولی از قسمت چهارم به بعد به نظرم باید نه به سینما بلکه به ویدئو ی  خانگی راه پیدا می کرد چون آنقدر جنبه سینمایی نداشت  و مثل سریال شده بود و البته  سازندگان انقدر در  فیلم اول  و دوم انتظارات را بالا برده بودند   که از  قسمت   بخصوص چهار م به بعد  اگر چه در حدیک اسلشر ، فیلمهای  بدی  ارائه نداده اند  ولی  برای  طرفداران   فیلمهای اول و دوم تا حدودی نا امید کننده ظاهر شده اند 

5_تا بعد

 

نظرات 1 + ارسال نظر
مهدیه دوشنبه 7 اسفند 1396 ساعت 09:21

ممنون از تحلیل خوبتون
بنظر من اره میخواد اینو بیان کنه که سزای عملتو میتونی ب شکلای مختلف توی همین دنیا بگیری

ممنون از شما

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد