hellraiser سری(بخش اول)

مقدمه

فیلمهایhellraiser ، جزء آن دسته از فیلمهاییست که از همان ابتدای اکران، طرفداران  و مخالفان زیادی برای خود دست و پا کرد  و این یکی از ویژگیهای سینمای کالت می باشد اگر  حرف را کوتاه کنم جدا از بدی یا خوبی فیلمهای این سری  باید بگویم واقعا جریان فیلم بسیار خلاقانه و بدیع است واینکه چگونه این روند ماجرای فیلم به ذهن  کالیوبارکر  نویسنده و پایه گذار  فیلم رسیده خود خبر از   ذهنی پویا  و خلاق این کار گردان مهم سینمای وحشت  می دهد    ..... با هم مروری می کنیم به قسمتهای این سری فیلمها .................... 

 

hellraiser

Clive Barker

1987

جهنم آفرین(بیدار کننده جهنم)

داستان فیلم

مردی به نام فرانک (که آدم خوبی نیست  )جعبه اسرار آمیز ی را تهیه می کند(می خرد) و وقتی موفق می شود اهرم جعبه را باز کندو معمای جعبه را حل کند    موجوداتی جهنمی را آزاد می کند و آنها او را تکه تکه می کنند و  محو می شوند .....چند وقت بعد لری ،(برادر فرانک )به همراه همسرش  (جولیا) به خانه ای که فرانک در آنجا، این کار (بازکردن جعبه)را انجام داده بود  وارد می شوند و به طور نا خواسته با خون رساندن به   باقیمانده جسد فرانک  باعث زنده شدن مجدد او می شوند و فرانک از همسر برادرش(جولیا) که در گذشته با هم روابط   عاشقانه خیانت آمیزی  داشتند می خواهد که کمک کند تا او به حیات قبلیش باز گردد  و جولیا هم  با آوردن قربانیانی برای او ، این  خواسته فرانک را انجا م می دهد.... فرانک هم با خوردن قربانیان بیشتر، کم کم   قدرت   می گیرد و خون خوار تر می شود اما در این میان دختر لری(کریستی) که به صورت جدا گانه از پدرش  زندگی می کرد به صورت اتفاقی  متوجه موضوع می شود  و  سعی می کند جلوی کارهای جولیا و فرانک را بگیرد ...........  .....

نگاه کلی

   خود نویسنده کتاب hellraiser ، کار گردان فیلم است     اما با این حال  فیلم در بعضی قسمتها بیننده را گنگ  باقی می گذارد که من سعی می کنم با توضیهاتی به گمان  خودم موضوع  فیلم را روشن تر از چیزی که هست بیان کنم مثلا هدف فرانک و کسانی که مثل فرانک از این جعبه استفاده می کنند چیست ؟دلیل اصلی  که به آن می توان    پرداخت  این است که  اینگونه افراد همه  لذتهای(گناههای) دنیوی را  تجربه کرده اند حالا خواهان  لذتی سادومازوخیستیک هستند   و همین است که آنها را  افرادی آزار خواه و جویای درد می کند و این جعبه  می تواند برای این گونه افراد دردی لذت بخش و  مادام العمر بوجود بیاورد  مثلا فرانک با آنکه تکه تکه شده است اما با رسیدن کمی خون به آن دوباره احیا می شود این نشان می دهد که اجزای بدن او جدا از هم ،زنده و در حال دردکشیدن بودند   که البته برای آدمهایی با تفکر سالم این مساله (به دنبال درد بودن )  قابل هضم نیست  بنابر این منطق اصولی داستان   اینکه چرا  این افراد  به دنبال این جعبه هستند برای بینندگان مقداری غیر قابل مفهوم می باشد دلیل دوم و ضعیفتر  هم می توان حس کنجکاوی  این افراد برشمرد که می خواهند بدانند  بعد از بازی با این جعبه چه اتفاقی خواهد افتاد ...........نکته بعدی فیلم اینست که   فرانک و زن برادرش با روابط گناه آلودی که با هم دارند راه جهنم را در پیش می گیرند این مساله به خودی نشان می دهد که کار گردان به این مساله اعتقاد دارد که سر منشاء تمام گناههای دیگر، روابط نامشروع می باشد  یعنی از کسی که روابط نامشروع را در زندگیش تجربه می کند انجام دادن هر گناه دیگر را از او انتظار داشته باشید و کالیو بارکر به صورت استعاره این مساله را در روایت فیلم به زیبایی  نمایش می دهد .... فرانک از بدن دیگران برای احیا کردن بدن خود استفاده می کند کنایه از آدمهایی دارد که برای قدرت گرفتن و لذایذ شهوانی خود زندگی دیگران را از بین می برند و راه جهنم را در پیش می گیرند  ... و اینکه جولیا با خیانت به همسر ش راه جهنم را درپیش گرفته است و در آخر چکسی در های جهنم را می بندد و موجودات جهنمی را می تواند باز گرداند  آن کسی نیست جزء کریستی که  در زندگیش آدم خوبی برا ی خانواده اش و عشقش بوده است.... جلوه های ویژه فیلم با تمام کم و کاستی هایش خوب است اما  مقداری مبارزه با هیولا ها  و  بازگرداندنشان به جهنم کار نشده از کار در آمده  ولی در مجموع فیلم قابل قبولی برای من بود 

امتیاز کلی

6 از 10

Hellbound: Hellraiser II

Tony Randel

1988

محدوده جهنم :جهنم آفرین 2

داستان فیلم

کریستی (دختر لری) بعد از ماجراهای قسمت قبلی به روان خانه(تیمارستان) فرستاده می شود او هر چقدر از ماجرای جعبه اسرار آمیز (که دروازه ورود به جهنم است) و همچنین طرز کشته شدن خانواده اش ،برای دکتر ش تعریف می کند دکترش با ور نمی کند..... تا اینکه دکتر چنارد و همکارش با کریستی ملاقات می کنند و داستان کریستی را می شنوند .... دکتر چنارد( که آدم خوبی نیست) متوجه می شود که چگونه می تواند جولیا را زنده کند ..... (همانطور که می دانید جولیا   در قسمت قبلی کشته شده بود)پس دکتر چنارد سعی می کند با آوردن بیماران روانی  بعنوان قربانی  برای جولیا ، او را زنده کند و جولیا نیز دکتر را به وسیله جعبه مرموز  جهان دیگر  میبرد   وکریستی نیز که احساس می کند پدرش در جهنم در حال عذاب  است برای وارد شدن به  جهنم  به خانه دکتر می رود و متوجه می شود که جولیا و دکتر چنارد به جهنم پا گذاشته اند.... او هم با یکی از بیماران روانی که دختری بود که چند سالی حرف نزده بود وارد جهنم(جهان دیگر) می شود ...... از آنطرف جولیا که گویا وظیفه اش آوردن دکتر چنارد به جهنم بود او را در دامی می اندازد و دکتر  تبدیل به موجودی جهنمی شده اما  سعی می کند دوباره از جهنم باز گردد  کریستی و دختر همراهش سعی در این دارند که جلوی او را بگیرند .....

نگاه کلی

فیلم که توسط خود بارکر نوشته شده و بیننده   پی می برد   که تمام اشخاصی که در قسمت اول  ،  از جمله کله سوزنی  و همراهانش(  اهریمنان  جهنم ) در واقع آدمهایی گناهکار و بدکاره اند که به واسطه استفاده از جعبه جهنمی به این شکل در آمده اند و می خواهند دیگران را هم به این عذاب دچار کنند   و آنها  هر چقدر که گناه های  بدتری در زندگی انجام داده  باشند  به همان نسبت به هیولایی چندش آور تر و وحشت ناک تر تبدیل می شوند مانند دکتر چنارد که به مخلوقی ترسناک تبدیل شد ...فیلم به علت  خیلی تخیلی بودن   برایم جذابیتی نداشت در ضمن جلوه های ویژه اش با توجه به موضوع  فیلم به پختگی که باید باشد نیست و  من در مجموع فیلم را  خیلی دوست نداشتم..... هرچند هنوز هم  از اینکه شخصی بتواند چنین داستان پیچیده و غیر قابل تصوری را خلق کند و  کم و بیش قانونی  را در آن بگنجاند برایم تعجب آور است  

امتیاز کلی

4 از 10

Hellraiser III: Hell on Earth

Anthony Hickox

1992

جهنم آفرین 3:جهنم روی زمین

داستان فیلم

زن جوانی(خبرنگار)با  اتفاق عجیبی مواجه می شود  که طی آن ،بیماری که به زنجیرهایی متصل بود   بدنش در بیمارستان از هم پاشیده می شود   و  با دختری به نام (تری )که آن  شخص را به بیمارستان آورده بود ملاقات می کند.... از آن طرف کله سوزنی که در ستونی سنگی  که در پایان  قسمت قبل به شکلی   در آن گرفتار شده بود می خواهد خود را آزاد کند و   با  فریب دادن  مردی می خواهد تا قربانیانی را برای او بیاورد تا خود را احیا کند مرد  نیز که صاحب کلوب شبانه ای بود سعی می کند با آوردن دخترانی بعنوان منبع خون   برای کله سوزنی، این خواسته او را انجام دهد  و کله سوزنی بعد از احیا کردن خود ، قصد می کند  که روی زمین برای همیشه بماند و جهنم بوجود آورد ولی ابتدا باید جعبه مرموز را بدست بیاورد تا دوباره به جهنم برگردانده نشود  از آن طرف هم زن خبرنگار می خواهد جلوی کارهای کله سوزنی را بگیرد .....

نگاه کلی

فیلم این بار دوباره بر روی شخصیت کله سوزنی مانور می دهد البته شاید اگر بخشهای مربوط به رویای خبر نگار را کم تر پرداخته می شد فیلم بهتری به وجود می آمد این فیلم درقسمت  از بین بردن کله سوزنی چالش بر انگیز تر کار شده بود که این قسمت برایم جذاب بود  هرچند یک مقدار بعضی قسمتها برایم  مبهم بود      هیولاهای اینقسمت فیلم خوب گریم شده  بودند و حرکات کشنده ای انجام می دادند که به جذاب شدن و هیجان آور شدن فیلم کمک می کرد و آن قسمت که کله میخی برای تمسخر ، میخ به دستان خودش فرو برد سکانس جذابی از کار در آمده بود 

امتیازکلی

5 از 10

Hellraiser: Bloodline

Kevin Yagher, Joe Chappelle

1996

جهنم آفرین :خط خون

داستان فیلم

سال 2127 می باشد و سربازهایی  به سمت سفینه ای فضایی حمله می کنند  که توسط شخص سازنده سفینه ،دزدیده شده اما  سربازها شخص  مورد نظر را دستگیر می کنند  و در بازپرسی، شخص زندگینامه خود را تعریف می کند  و می گوید که سالها پیش ،جدش این جعبه دروازه جهنم(جعبه ای که در تمام قسمتها هست) را ساخته و به جادوگری فروخته بود  ولی از کرده خودش پشیمان می شود  و می خواسته که دو باره   آن جعبهرا پس بگیرد و از بین ببرد که موفق نمی شود و خودش کشته می شود  و این مساله ادامه داشته  و اینکه تمام مردان این خانواده نسل به نسل خواهان از بین بردن جعبه و شخص کله سوزنی بودند اما همگی  توسط کله سوزنی کشته می شوند تا اینکه حالا نوبت اوست که این کار را به انجام برساند و انتقام  خانواده خود را بگیرد  ...... 

نگاه کلی

برای بوجود آمدن این جعبه یک پیشینه ای لازم بود که به هر حال در این فیلم سعی شده به این موضوع پرداخته شود ولی فیلم خیلی فرا فکنی دارد و منظور روند داستان را نمی تواند به خوبی به نمایش بگذارد و داستان قابل قبولی را تعریف کند و کار گردانها نتوانستند آن طور با ید و شاید از  پس کارگردانی  فیلم بر بیایند  در مجموع از دیدنش راضی نیستم 

امتیاز کلی

3.5 از10

سخن پایانی 

این مطلب معرفی چهار قسمت از مجموع نسبتا معروف این سری از فیلمهاست که قبل از سال 2000 ساخته شده است امیدوارم فرصتی پیش بیاید و بتوانم در باره بقیه قسمتها نیز   بنویسم  این بخش  را با یکی از دیالوگهای به نظر خودم جالب   قسمت چهارم تمام می کنم 

-مهم این نیست که تو به جهنم اعتقاد نداری مهم اینکه جهنم  به تو معتقده