ازدواج مدرن ایرانی

موضوع این قسمت   ازدواج هست

اینکه می گویند ازدواج آدم رو کامل می کنه حرف مزخرفیه ازدواج فقط مسئولیتهای مادی و عاطفی آدم رو بیشتر می کنه اینکه آدم با کسی که تقریبا هیچ شناختی نداره باید بره زیر یک سقف زندگی کنه کار سختی هست بخصوص در این زمونه   . .. در زمونه پدر و مادرهای ما اکثر زن و شوهر ها زندگی رو با هم می ساختند یعنی یا هر دو شاغل بودند  و پول جمع می کردند   تا به خواسته ای مثل خونه و ماشین دار شدن برسند یا حتی اگر فقط  شوهر سرکار می رفت..... زن، ول خرجیهایش را کم می کرد تا به زندگی ایده آلشون برسند در اون زمونه ماشین سه یا چهار تا  اسم داشت پیکان و رنو  یا ژیان  اما در این زمونه ماشین  هزاران هزار اسم داره گاهی همسرتون با اشاره  اسم ماشینهایی تو خیابون بهتون می گه که کلتون سوت می کشه در زمانه قدیم  همه مسائل   و تکنولوژی روز را  زن وشوهر ها    باهم تجربه می کردند یعنی بغیر از مسائل زناشویی و بچه دار شدنهای متعدد   ..زن و شوهر ها هر چند ماه به چند ماه با مسائلی روبرو می شدند که هر دو برای اولین بار داشتن تجربه می کردند مثلا داشتن ویدئو داشتن      تلوزیون رنگی که تازه پا به ایران گذاشته بود یا خریدن کامپیوتر  و  خیلی مسائل دیگر ...... اما الان هیچ تجربه جدید  و دو نفره  ای   از لحاظ تکنولوژی بین یک زن و شوهر امروزی  وجود نداره یا تجربیات یکنفره و شخصی شده مثل گوشی و تبلت  و لبتاب  که این چیزها هم قبل از ورود به زندگی دو نفره اکثرا تجربش روداشته اند   بنابراین چیز مشترکی  بین دو نفر برای اولین بار  وجود نداره حتی اکثرا قبل از ازدواج رابطه جنسی با شخص دیگری  نیز داشته اند در مورد بچه هم زن و شوهرهای جدید  یا بچه نمی خواهند یا فقط یک بچه می خواهند که اونهم بعد از مدتی تجربه بچه دار شدن هم لوث می شود و چون تجربه مشترکی هر چند وقت به چند وقت با هم احساس نمی کنند رفته رفته احساساتشان بهم کم  و کمتر می شود  در زمان قدیم همانطور که گفتم زن و شوهر با هم زحمت می کشیدند تا چیزی بدست بیاورند حتی اگر یکباره بر اثر معامله و بزنگاهی پولدار می شدند این تجربه پول دار شدن را با هم کسب می کردند و هم تجربه بودند اما در این دوره مردها اکثرا باید خونه یا ماشین یا یک کوفتی به هر حال داشته باشد تا به او زن دهند... زنها  که یکباره در ناز و نعمت قرار می گیرند دو نوع هستند یا اینکه این تجربه پولداری  را در خا نه پدری  نیز داشته  که چون برایشان بدون  زحمت بوده   کاری  جزء خوردن و خوابیدن و استخر  و مسافرت رفتن  بلد نیستند  یا اینکه در خانه پدری بی پول و آس و پاس بوده اند   که در آنصورت هم در مواجه با پول باد آوره و زحمت نکشیده  که بواسطه ازدواج با همسرشون   بدست آوردند قرار می گیرند و(اکثرا) می خواهند عقده های نداشته و داشته  خانه پدریشان را    حالا با امکانات همسرشان  خالی کنند که در هر دو حالت ، مرد در حالت بهت زده مبهمی قرار می گیردو پیش خود فکر می کندهمسرم که به من اهمیت نمی دهد و فقط پول من را می خواهد  بعد از مدتی هم پیش خود فکر می کند  که آقا من چرا کار و تلاش کنم تا یک نفر دیگر لذت ببرد بنابراین تصمیم می گیرد    از زندگیش ورای زندگی ای که باهمسرش دارد   لذت ببرداینگونه است که   مرد  به  انواع و اقسام خیانت تا جای ممکن پناه می برد و زندگیها بعد از یک مدتی پاشیده می شود   البته حالت دیگری هم وجود دارد آن هم اینست   که زنها هم سرکار می روند در این صورت وقتی زندگی مشترک به خطر می افتد که هر کدام از طرفین  پول من وپول تو بازی در می آورند... حالت دیگر  ازدواج امروزی اش هم این هست که وضعیت مالی زنها از پسری که با او ازدواج می کنند بهتر است  که این ازدواجها معمولا  از طرف خانومها هوسیست  و از طرف آقایون برای بدست آوردن پول است چون در اینصورت هر کاری مرد برای زنش انجام می دهد به چشم زن نمی آید مثلا اگر مرد او را به جزیره  کیش ببرد زن  می گوید پارسال که با پا پام به فرانسه رفته بودم  یا اگر مرد برای زنش 206 بخرد زن  یاد شاستی بلند خانه پدریش می افتد  آخر این ازدواجها هم معمولا  طلاق است و بس  .... بهر حال اینها را گفتم در شروع زندگی مشترک  مدرن  تا جای ممکن حساب شده پیش برو ید  در غیر اینصورت ازش دوری کنید چون  حاصلش جز طلاق نیست....

 ربطش به وبلاگ چی بود حتمی می دونید  یا شاید هم نمی دونید که من هر چند وقت به چند وقت باید به موضوعی غیر از موضوع وبلاگ (بنا  بر  تجربیات و شنیدهایم ) بپردازم