معرفی فیلمهای ترسناک
معرفی فیلمهای ترسناک

معرفی فیلمهای ترسناک

سینمای وحشت

donnie darko سری

دانی دارکو

Richard Kelly

2001

دانی  نوجوانی عاصی  و دارای مشکلات روانی  است که با خانواده برخوردهایی بدی پیدا کرده  او چند وقتیست شب هنگام در خواب راه می رود و هر وقت از خواب بیدار  می شوددر جای متفاوتی  غیر از اتاق  خوابش بیدار می شود  خود  او یکی از این شبها  در این راه افتادنهای خواب گونه با آدمی با  لباس  خرگوشی (خرگوش _انسان)نسبتا ترسناکی مواجه می شود که خر گوش به او می گوید دنیا 28 روز 6 ساعت 42 دقیقه و 12 ثانیه دیگر تمام می شود در ادامه این فیلم به اتفاقهایی که در این 28 روز می افتد می پردازد .............. 

 

نگاه کلی

من این فیلم را چند وقت پیش دیدم و فقط می خواستم ذهنیتی که از آن دارم را با شما تقسیم کنم  قبل از اینکه به فیلمنامه  بپردازیم باید بگویم که واقعا المانهای دیگر فیلم خیلی خوب ساخته شده  فیلم از هر نظر  فیلم خوش ساختیست( فیلم برداری و    جلوه های ویژه و....) و انتخاب درست بازیگرها در نقشهاشا ن به فیلم کمک زیادی کرده    مثلا  شما همان نگاه  سنگین و خمار مانند  jake gyllenhaal (دانی دارکو)در طول فیلم را    در نظر بگیرید خودش  یکی از  مفاهیمی  که می خواست کار گردان به بیننده منتقل کند را به دوش می کشد و قابل گفتن نیست که تقریبا تمام بازیگرهای نوجوان و جوان این فیلم بعد از بازی در این فیلم خودشان به  یکی از رکنهای بازیگری فیلمها ی هالییود تبدیل شدند ......... حالا به فیلمنامه می پردازیم  که ظاهرا برای این فیلم معما و اصل ماجراست شخصیت دانی  از  همان اوایل فیلم تا  پایان دعوا یش با خانواده اینگونه  تعریف می شود  عاصی  و روانپریش  که به گفته خواهرش تازگی قرصهایش  را هم نمی خورد  و سا زش نا پذیر    و علاقه زیاد داشتن به روابط جنسی  و کتابهای فلسفی   حالا او  نیمه های شب با چه کسی مواجه می شود  یک خرگوش خب در اینجا باید پرسید چرا او با یک خرگوش مواجه می شود نه با یک مثلا خوک یا یک گربه یا یک هیولا یا یک روح یا هر چیزی دیگر برای جواب دادن به این سوال  باید متوجه شویم که خر گوش نماد و مظهر  چیست        _ خواب خرگوشی یعنی چشمان نیم باز و نیمه بسته  یا  در  عالم هپروت بودن _خرگوش نماد  با هوش بودن _خرگوش یکی از نمادهای شیطان پرستانست به خاطر اینکه می تواند گردنش را بچرخاند  و پشت سرش هم ببیند ( نماد مخالفت  طلبی)_خرگوش یکی از نمادهای  آدمهای خواهان  روابط  جن .سی  بی حصرو اندازه   هم  است  آرم مجله معروف!! را به یاد بیاورید   وترسو بودن  خرگوش هم که معروف است خب اگر به تمام این خصوصیات دقت کنید همه  این خصوصیات را را   یقینا  در خود  دانی دارکو می بینید    او از ترسهایش می گوید از نیاز جن.سی زیادش می گوید ما شاهد  کارهای روان پریشی و بدی که انجام می دهد هستیم ( آتش زدن و نا فرمانیهایش....) و همه  اتفاقاتی که برایش می افتد را به گونه ای می بیند که گویا در خوا  ب و بیداری و توهم   است و در واقع   او گویا با خودش دیدار کرده یا  با نمادی از خودش، دیدار کرده  پس کار هایی که خرگوش او را راهنمایی می کند در واقع ذهنیت  خود  اوست حالا چه اتفاقی در ادامه می افتد یک موتور هوا پیما  بر سر اتاق دانی می افتد و دانی مثل همیشه در سر جایش در اتاقش نبود و آسیبی نمی بیند  اما هیچ هوا پیمایی  سقوط نکرده پس این موتور هوا پیما از کجا آمده ما  پاسخ این مساله را  در آخر  فیلم در می یا بیم  خب روزها یکی پس از دیگری به دانی دارکو می گذرد و  ما با شخصیت دانی تفکراتش بیشتر و بیشتر  آشنا   می شویم   قابل ذکر است که دیالوگها خیلی  خوب نوشته شده  و فضای  فیلم را به صورتی فلسفی  تا انتها حفظ می کند  از ریز ما جرا بگذریم می رسیم  به انتهای فیلم  که چه اتفاقی می افتد  دانی به خانه پیر زن همسایه می رود و همین مساله باعث می شود که  دختری  که عشقش بود  آنجا کشته شود از آن طرف هواپیما یی که خانواده اش در آن بودند هم در حال سقوط است  و  صحبت از کتاب پیر زن است که    سفر در زمان  با علم آن محقق می شود  حالا دانی با دانستن  این علم ، زمان را به قبل از همه این اتفاقات    بر می گرداند اما موتور هواپیما از این برگشت زمان  مثتثنا می ماند و سقوط می کند( به خاطر همین است که از اتفاق سقوط هوا پیما خبری نیست و لی موتور هواپیما سقوط کرده بود ) و دانی اینبار در سر جایش خوابیده بود  پس کشته می شود و دنیایش تمام می شود  و دیگران همه زنده می مانند و دانی همچون قهرمانی می شود  که دیگران را نجات داده اما خودش را کشته که دیگر این اتفاقات از دوباره پیش نیاید و سرنوشت دیگران تغییر کند  حتی آن دختر که در این 28 روز با او دوست شده بود دیگر او را نمی شناسد چون زمان به قبل از آشنایی آنها  به   عقب برگشته ..................... این تفسیر من بود 

امتیاز

6.5  از 10 

 

s. darko

2009

Chris Fisher

 سامانتا دارکو( خواهر کوچک دانی دارکو که حالا بزرگ شده) در مسافرتی جاده ای با دوستش  همرا ه بوده که ماشینشان  خراب می شود و در آن شهر اقامت می کنند  و  اما در آن شهر اتفاقات شر و بدی در حال وقوع است ...............

نگاه کلی

اگر از من انتظار دارید  که در باره برداشتم از   این فیلم چرند،  چیزی بگویم  سخت در اشتباهید  معمولا  در  شماره دو  فیلمی شبیه دانی دارکو  باید گره های فیلم اول   روشن شود  یا یک تفسیری از فیلم گذشته به مخاطب ارائه کند اما کار گردان و نویسنده ی  خرفت  همه شخصیتهای فیلم را تبدیل به دانی دارکو کرده و در واقع آش را چنان شور کرده که دل را می زند  و  فیلم درواقع  هر کی به  هر کی می باشد و اصلا علت و معلولی مشخصی ندارد  فقط  یک داستان را با چند اتفا ق مختلف و پایانهای متفاوت  برای مخاطب تعریف می کند  و دوبار ه بر می گردد اول ماجرا... سطح  دیالوگها بسیار افتضاست و  هم  بازیگران از گار سون گرفته  تا سامانتا می خواهند نگاه غمگین و معنا دار دانی دارکو یی داشته باشند همه هم توهم زده اند و در دنیایی هپروت بدون هیچ پیشینه  و تفسیر و اما و اگری ، زمان را به هر جایی که می خواهند بر می گردانند واقعا این خزعبل چیست که آبروی فیلم اول را  هم در خطر می اندازد  .

امتیاز

یک از 10

دیدگاه نهایی

به نظر می رسد فیلم دانی دارکو یک اتفاق  منحصر به فرد برای کار نامه کاری کار گردان خود است ...اتفاقی که دیگر دنبال   و تکرار  نشد شاید یک اتفاق شانسی باشد و فیلم سامانتا دارکو هم یک  دنباله ی افتضاست .. که ظاهرا با نظارت  مستقیم کار گردان فیلم اول ساخته شده  ...اگر نگاهی یک خطی داشته باشم     باید بگویم فیلم درباره سفر در زمان است فیلم در باره یک آرزوی قدیمی  است آرزوی اینکه وقتی عزیزی را از دست می دهی کاش می شد  زمان را به عقب برگردانی  تا او زنده شود حتی اگر   خودت  جای او از بین بروی ..........تا  بعد 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد