غافلگیر شده
2015
Adam Levins
داستان فیلم:
زنی به نام ژانویه به همراه نامزدش در حال تفریح بودند که تصادف می کنند( ژانویه) در اثر این تصادف حافظه بلند مدتش را از دست می دهد .....و تصمیم می گیرد (برای اینکه هم جایی نداشتند و هم اینکه پروسه درمان بیماری و برگشت حافظه اش سریعتر شود) به همراه نامزدش پیش خانواده خود،در روستایی دور افتاده بر گردد در این بازگشت او متوجه می شود که شش سالیست که از خانه فرار کرده حالا او هم دلیل فرار خود از خانه را نمی داند و هم به این مشکوکست که که این افرادی که در خانه او هستند خانواده واقعی او هستند یا نه ؟
نگاه کلیالبته برای بینندهایی که عادت به این نوع سینما یعنی ژانر وحشت دارند از همان اول هم قابل حدس است که یک کاسه ای زیر نیم کاسه ی این خانواده هست در ضمن می توانند پیش بینی کنند که در آخر چه اتفاقی قرار است بیافتد . و جالبست که حدسهایشان کاملا درست از آب در می آید از اینها گذشته مقداری هم استدلال ماجرا لنگ می زند مثلا این دختر همان ابتدا که مشکوک بود حتی یک مدرکی هم از این خانواده نمی خواهد یا یک عکس خانوادگی یا چیز دیگری از این خانواده نمی خواهدیا .... بگذریم . به هر حال اگر سادیسم خانوادگی را قبلا با فیلمهای دیگر تجربه کرده اید این فیلم حرف جدیدی برای شما ندارد و لی اگر تجربه نکرده اید با دیدن فیلم سرگرم خواهید شد ... بستگی به خودتان دارد
بعد نوشت
بعضی فیلمها می خواهند جالب باشند ولی انگاریک چیزی کم دارند
امتیاز کلی:
5 از 10
2017
Christopher Landon
داستان فیلم:
تری دختر سر به هوا و هوسران دانشکده ، در اتاق هم دانشگاهیش بیدار می شود و می فهمد که امروز روز تولدش است اما او با تمام کسانی که با آنها برخورد می کند اعم از دوستان و همکلاسیان و حتی پدرش با بی حوصلگی و تکبررفتار میکند و شب، هنگام رفتن به مهمانی ای که تمام دوستانش در آنجا جمع بودند مورد حمله شخص نقاب زده ای قرار می گیرد و کشته می شود اما او دوباره از اول همان روز تولدش بیدار می شود و در کمال تعجب می بیند که با همان حوادث تکراری که گذرانده بود طر ف است ولی دوباره در آخر شب توسط شخص نقاب زده کشته می شود و وقتی چند باری بعد از کشته شدن از اول همان صبح با همین منوال و سرانجام گذشت کم کم به این نتیجه می رسد که روز تولدش هر روز تکرار می شود مگر اینکه او بتواند هویت قاتلش را پیدا کند و روزتولدش را به خیر خوشی به اتمام برساند .....
نگاه کلی
فیلم ترکیبی از در جا زدن کاراکتر در یک روز با اتفاقات تکراری باچاشنی فیلمهای اسلشر تینیجری امروزیست البته نمونه های زیادی از تکرار یک روز در سینمای وحشت و غیر وحشت وجود دارد اما فیلم مذکور در کل چیزی نبود که من احساس خوبی از دیدنش کنم این فیلم در بعضی قسمتها احساس خستگی و در بعضی قسمتها هم احساس حماقت به بیننده می دهد مثلا این قاتل نقاب زده حتی حاضر است از سد پلیس و خیلی از چیزها بگذرد تا حتما کارقتلش را به سر انجام برساند و هر جا تری هست حتی در کوه قاف ! هم ظاهر می شود در بعضی قسمتهای فیلم هم حس غلو شده زیادی و غیر طبیعی به بیننده می دهد مثلا آنجایی که تری رفته بود مجرم جانی را در بیمارستان به دام بیاندازد کلا مضحک از کار در امده بود حالا اگر از این قسمتها هم بخواهیم با جنبه سرگرمی بنگریم و رد بشویم در آخر وقتی انگیزه قاتل به بیننده بیان می شود در واقع آن انگیزه ای نبود که بیننده بتواند در طول فیلم آن را حس کند و به قولی حدس بزند و اصلا هیچ سر نخی به بیننده در این رابطه داده نشده بود که بیننده در آخر احساس کند با فیلم فکر شده ای طرف است از یک طرف هم چون تری بعد از هر بار مردن ،زندگیش از اول صبح همان روز شروع می شد آن هیجانی که در فیلمهای اسلشر به بیننده دست می دهد هم از بیننده گرفته شده بود چون تری با هر بار مردن روزش از نو شروع می شد و هیچ چیز در واقع برای از دست دادن نداشت ....
Jessica Rothe بازیگر
پیام اخلاقی فیلم
امروز بهترین و خوش اخلاقترین شخصی که در توان توست باش ... شاید آخرین روز زندگی توست (یا یک همچین چیزی) البته شاید کمی دیگر دقت کنی پیام دیگری هم از فیلم می توانی بگیری مثلا اینکه هر چی می خواهید بد یا خوب باشی ،باش، اما حواست به دور و برت باشه چون ممکنه از جایی که اصلا حدس نمی زنی ضربه بخوری
امتیاز
4 از 10
2011
نقابها
کارگردان andreas marschall
داستان فیلم:
(استلا) دختری جوانیست که علاقه زیادی به بازیگری دارد اما در این کار موفق نیست ودر هر جایی تست بازیگری می دهد رد می شود تا اینکه به پیشنهادشخصی، با موسسه آموزش بازیگری به نام gdula آشنا شده ودر این موسسه پذیرفته می شود...استلا به پیشینه سیاه این موسسه بازیگر ی آگاهی پیدا می کند و می فهمد که gdula که توسط شخصی به همین نام در دهه 1970 باز شده متد خاصی برای آموزش هنر آموزانش داشت که این آموزش همراه با رنج فراوان برای هنر آموز بود اما بعد از مدتی هنر آموزان موسسه به طرز عجیب و فجیعی کشته شدند و خود gdula نیز خود کشی کرده و همچنین متد بازیگری او نیز ممنوع اعلام شده استلا نیز که خیلی دوست دارد در زمینه بازیگری به رده های بالا رسیده و ستاره شود از یکی از اساتید این موسسه می خواهد که به همان روش قدیمی به او بازیگری یاد دهد اما او نمی داند که این مساله برای او درد سر ساز می شود و جان خودش و اطرافیانش نیز توسط قاتلی که گویا هنوز هم در موسسه است مورد خطر قرار خواهد گرفت ...........
نگاه کلی
این فیلم در رده فیلمهای اسلشر ایتالیایی(اروپایی) که به جالو معروف هست قرار می گیرد اتفاقا از همان تعلیقها و همان نوع مرموز بودن و فضاسازی نیز استفاده شده که البته اینبار توسط یک کار گردان آلمانی تولید شده است و در کلیات به طور خاص شما را یاد فیلم Suspiria می اندازد و نکته پایانی دیگری که میتوانم درباره این فیلم بگویم اینستکه آن چفت و بست دقیقی که از داستان این فیلم انتظار دارید، ندارد . ولی در مجموع فیلم سرگرم کننده ایست و در جاهاییی میتواند باعث ترس و تعلیق در بیننده اش شود ...
امتیاز
5.5 از 10
فیلمهای Jeepers Creepers سری معروفیست که اولین قسم آن 2001 و دومین قسمتش در سال 2005 اکران شد اما در باب ساخت قسمت سوم، این موضوع 12 سال طول کشید ولی شنیده ها حاکی از این است که قسمت چهارمش هم در همین سال2018 پخش خواهد شد بر همین مبنا به اینسری از فیلمها مروری اجمالی می کنیم
ادامه مطلب ...hatchet
تبر
کار گردانAdam Green
2006
داستان فیلم:
ماجرا جویانی به همراه یک راهنمای نا وارد به تور گردشی یک برکه مرموز که مشهور به این است که روح قاتلی تجسم یافته (به نام ویکتور کرولی) در آنجا دست به آدمکشی می زند می روند اما آنها نمی دانند که واقعا روح ویکتور کرولی وجود دارد و حالا باید آنها جانشان را نجات دهند ..........
ادامه مطلب ...