معرفی فیلمهای ترسناک
معرفی فیلمهای ترسناک

معرفی فیلمهای ترسناک

سینمای وحشت

Martyrs

Pascal Laugier

2008

فیلم در مورد دختر جوانی است که تلاش می کندتا از افرادی که او را در کودکی دزدیده بودند و شک.نج.ه کرده بودند انتقام بگیرد، و دراین بین دوست دوران نوجوانیش را که در  درمانگاه  با هم آ شنا شده بودند را نیز درگیر این ماجرا می کند    اما  کم کم آنها متوجه میشوند که ماجرا پیچیده تر از این حرفاست … 

نگاه کلی

اگر به  هرلیستی از ده فیلم خشن تاریخ نگاهی کرده باشید این  فیلم  قطعا جز ء  آن هاست ............فیلم شروع خوبی دارد اما در طول فیلم افت  میکند و  وقت نتیجه گیری  که فیلم باید به یک ثمری برسد  مخاطب را به حال خود رها می کند    به هر حال اگر روحیتون  به این نوع  فیلمها شک.نج.ه ای نمی خوره  از دیدنش صرف نظر کنید در غیر این صورت یکبار میشه فیلم را تحمل کرد   .............

امتیاز

6 از 10

نظرات 13 + ارسال نظر
اس پنج‌شنبه 18 آذر 1395 ساعت 06:16 http://www.com.co,

سلام هر چند که یک سال از آخرین نظر گذشته ولی من فیلم الان دیدم داشتم دنبال نقدش می گشتم که نظرات شما رو هم خوندم...
چیزی که من متوجه شدم ، گروهی قدرتمند از طبقه ی بالای جامعه(می توانیم اسمشو فرقه بذاریم) تصمیم گرفتن که دنبال حقیقت مرگ و دنیای پس از آن باشند ، از اونجایی که اونا بر این باور بودن که با رنج دادن جسم ، روح از آن خارج می شود و به بعد دیگر می رود دست به شکنجه دادن افراد(دختران) کردن شکنجه ای که آن ها را تا دم مرگ ببرد ولی نکشد (که توی فیلم می بینید تنها 4 دختر توانستند تا مرحله ی آخر یعنی خروج روح توی اون 17 سال پیش بروند و تنها دختری که توتنست تا دم مرگ بره و برگرده(یعنی نمیره) و خبر دنیای پس از مرگ هم بده همون آنا بود)
ریس فرقه هم آخرش که مطمن شد دنیای پس از مرگ وجود داره جایی که زندگی جاویدان با تمام اون اوصافی که همگی شنیدم خب دیگه دلیلی نداشت واسه بیشر زنده موندن تو این دنیا ،خودش رو کشت تا از دنیای بدون محدودیت لذت ببره(یه نکته بگم الان یه بیمارستانی های خارج دارند مخصوص افرادی که تجربه نزدیک به مرگ داشتن مثل کما و اینجور چیزا یا تصاف کردند بدیل اینکه این افراد دنیای پس از مرگ رو دیدن و بسیار واسشون آرامش بخش بود اکثرشون دست بخودکشی میزدن تا بمیرند به همین خاطر این بیمارستانا واسشون درست شد که با دستگاهایی که دارند تجربه نزدیک به مرگ رو دوباره بهشون بدند (یه نوع حالت بیهوشی موقت یا کماست))

ممنون ازنظرتون البته نظرتون قابل احترام هست..... ولی اینکه چه چیزی دیدند که مرگ براشون لذت بخش بوده در فیلم بهش اشاره نشد و همین مساله من بود..... وگرنه کاملا حرفهای شما در باره نتیجه گیری و موضوع فیلم درست هست ..بغیر از اینکه با توجه به صحبتهای شما رئیس یک تشکیلات چگونه وبا چه استدلال قابل اعتنایی به حرفهای شخصی که مورد شکنجه قرار گرفته می تواند اعتماد داشته باشد؟ که سریع تصمیم به خودکشی گرفته و آن را عملی کند! همین مساله مقداری منطق فیلم را خدشه دار میکند! در ضمن هر گرایش و هر فرقه ای تصویر خودش را از دنیای بعد از مرگ دارد که همشون هم چندان لذت بخش نیستند مثلن اگه انسان بدی باشی به جهنم میروی یا یک دینی هست که به پیروانش می گوید اگر بمیری در تاریکی مطلق می روی پس تصور ما از مرگ در اکثر اعتقادها چندان زیبا نیست که کسی بخواهد خودش را بکشد در ضمن روانشناسها هم به این اعتقاد دارند آدمهایی که خودشان را می کشند یا به بن بست رسیدند یا از زندگی کردن خسته شدن یا مشکلات روحی دارند به هر حال می خواهند از وضعیت موجود سریع تر راحت شوند نه اینکه به خاطر زیبایی مرگ خودشان را می کشند چون دیر یا زود آدمی زاد می میرد چه لزومی دارد زودتر بمیرد....

وحید سه‌شنبه 24 شهریور 1394 ساعت 01:33

ممنون که راهنمایی کردید. در مورد شاتر ایلند اره راست میگید فکر کنم اینجوری باشه ولی در مورد بچه رزماری با توجه به اینکه این یک از سه گانه های آپارتمان پولانسکی است و من انزجار و مستاجر رو دیده بودم و از روی اونها این برداشت رو کرده بودم (چون در این دو فیلم هر دو شخصیت اصلی داستان دچار بیماری توهم میشن). باز نظر شخص من اینه که آخر فیلم باید باز باشه تا بیننده با تفکر در اون و مراجعه به عقاید خودش برداشت خودش رو داشته باشه برای مثال اگه یکی اخر فیلم شاتر ایلند رو به من میگفت دیگه این فیلم جذابیت خودش رو از دست میداد. نمیدونم گرفتید منظور من چیه؟ یعنی این فیلمها فقط یک بار ارزش دیدن پیدا میکنند. اما اگه کارگردان بزاره ذهن بیننده حتی پس از پایان فیلم درگیر بشه فیلم حتی ارزش چند بار دیدن رو پیدا میکنه مثال یکی از این کارگردان که به این سبک کار میکنه دیوید لینچ که پایان اکثر فیلماش بازه. که من تو یکی از سایتها خوندم که هرچقدر هم ازش در مورد مفهوم و موضوع فیلماش میپرسن جواب نمیده. حتی مشهوره که یکی از کارگردانهای معروف (فکر کنم همین اسکورسیزی باشه) در مورد راز اون عروسک فیلم مرد کله پاک کن پرسیده بود که باز جواب اونم نداده بود. باز بعضی از فیلماش مثل مالهند درایو رو پس از چند بار دیدن و چهار پنج تا نقد خوندن متوجه میشی ولی برای فیلمی مثل اینلند امپایر من حتی نقد هم نتونستم پیدا کنم. البته نمیگم هر فیلمی که ادم رو گیج کنه فیلم خوبیه ولی بستگی به کارگردان و نظر منتقدان داره.
اما در مورد مثالی که زدید خوب غار رو میشه توضیح داد ولی در مورد پدیده بعد از مرگ خوب دست فیلمنامه نویس بسته است چون چیز مجهولیه و به نظر من کار رندانه ای کرده که نتیجه گیری رو به بیننده واگذار کرده.

1- این فیلم اگه جز سه گانه هم باشه خودش به تنهایی مستقل هست چون اون دو شخصیت قبلی توهم زده بودند دلیل نمیشه این یکی (رزماری)هم متوهم باشه اصلا برداشت من رو بی خیال شید فیلم نسخه دومی هم داره کار گردانی که شماره دو رو ساخته هم همین پایانی که من شرح دادم برای ساخت فیلمش ادامه میده ...در ضمن دو شخصیت اصلی آن دو فیلم هر دو به یک شکل متوهم نبودند اولی در فیلم انزجار دختره بیمار روانی بود و آدمها رو می کشت دومی در فیلم مستاجر متوهم بود و خودش رو کشت اما سومی در فیلم رزماری واقعا در توطئه قرار گرفته بود
2- فیلم اگه پیچیده باشه و بشه مفهومی ازش گرفت رو دوست دارم اما فیلمهایی که نشه هیچ برداشتی ازش کرد یا برداشتهایی که بشه ازش گرفت بی ارزشند زیاد دوست ندارم .. من اگه کارگردان بودم خواب عجیب و غریب دیشبم رو بر می داشتم و فیلم می ساختم .... بعد کلی مفسرین می نشستند و نقد و تحلیل می کردند تا مفهومی ازش در بیارند و من هم یواشکی در خفا به ریش همه می خندیدم ... به صورت کلی دارم می گم ها نسبت به کار گردانی که شما گفتید نیست
3- توضیح جهان پس از مرگ و اینکه فیلمنامه نویس نخواسته فکر خودش رو دیکته کنه تا اینجا تا حدودی قبول ولی عمل خودکشی دلیل می خواست ولی دلیل این عمل شرح داده نشد پس یا نباید به خودکشی می پرداخت یا باید دو جمله حداقل نکته ای هم شده برای توجیه خودکشی شرح می داد در کامنت قبلی نظرم رو کامل گفتم

وحید دوشنبه 23 شهریور 1394 ساعت 16:19

خوب به نظر من این نقطه قوت آخر فیلم که تماشاچی بر اساس مرام و باور خودش میتونه برداشت خودش رو از آخر فیلم بکنه. به نظر من اگه آخر فیلم رو میگفت با توجه به اینکه بعد از مرگ چیز مجهولیه در واقع اینجوری تنها نظر شخصی خودشو بیان میکرد و ممکن بود علاقه یکی از دو گروه رو از دست بده. اگه فیلم شاتر آیلند رو دیده باشید اونم اینجوری یعنی به طور واضح نمیگه آخر فیلم چیه ( که ایا اون مامور پلیس (با بازی دی‌کاپریو) دیوانه است یا اون دکتری که اون ازمایشات رو روی مریضا انجام میده روانیه) فیلم بچه رزماری هم اینجوریه یعنی ما اخر فیلم نمیدونیم ایا رزماری دچار توهم توطئه است یا واقعا اون با یک فرقه شیطان پرست سر و کار داره. البته با دوستان که بحث میکردیم میگفتن اخر هر دو فیلم معلومه یعنی اون گاراگاهه دیوونه است و زنه هم دچار توهم شده ولی من به شخصه این برداشت رو نکردم. دوست دارم نظر شما رو هم بدونم اگه این فیلمهارو دیده باشید. در ضمن فیلم بچه رزماری با کارگردانی رومن پولانسکی فیلم فوقالعاده زیباییه در این فیلمم پولانسکی با در کنار هم قرار دادن دو پارادوکس مذهب و شیطان پرستی، تیغ برنده انتقادش را از کارکرد مذهب بر شاهرگ ایدئولوژی می‌کشه. فیلم رو در ژانر وحشت تقسیم‌بندی می‌کنند، که این امر مخاطبین عام را به اشتباه میندازه چرا که در فیلم اصلا مخلوق ترسناک و یا موجود عجیب و غریب وجود نداره. این فیلم باعث شد که طرفداران مانسن شیطان‌پرست همسر پولانسکی را در غیاب او و در منزل در حالی که حامله بود مصله کنن و این حادثه دلخراش پولانسکی را چندین سال از حرفه سینما جدا انداخت. فیلم شاینینگ هم فیلم فوقالعادیه که مفاهیمی غیر از ترس خالی رو میخواد به بیننده انتقال بده در مورد این فیلم یک مستند به نام اتاق 237 ساخته شده که اگه دوست داشتید نگاه کنید تا مفاهیم فیلم رو بهتر بفهمید. در پایان منم از شما ممنونم که به نظرم پاسخ دادید. درظمن من همه 44 صفحه وبلاگتون رو خوندم وبلگ خیلی خوبی دارید امیدوارم همیشه موفق باشید. ببخشید که طولانی شد.

داستانی ساختم شاید واضح شود منظورم چیست مثلا قهرمان داستان را شخصی در نظر بگیرید که می خواهد به راز یک غار پی ببرد که چرا هر کسی داخل غار مذکور می شود دیگر از آنجا بر نمی گردد و او بعد از گذشتن از راه صعب العبوری به غار می رسد و داخل غار می شود و دیگر هم برنمی گردد این یک داستان با پایان باز بود و سوال اینجا مطرح می شود که آیا هر پایان بازی خوبست؟ شما به عنوان مخاطب همچنان نمی دانید داخل غار چه اتفاقی می افتد و می توانید هزار تصور از آن غار همچنان داشته باشید ولی خب هدف داستان این بود که وقایع داخل غار شرح داده شود که در این داستانک هیچ پرداختی نشد .... پس لزوما هر پایان بازی برای هر فیلمی مناسب نیست بخصوص که آن پایان باز روی یکی از کاراکترهای فیلم تاثیر مستقیم داشته باشد که در این فیلم اینچنین است شاید بعد از پچ پچ کردن دختر ی که شکنجه شده بود فیلم تمام می شد من تا حدودی با شما موافق می شدم اما وقتی بعد از پچ پچ، زنی که رئیس این تشکیلات بود خود کشی می کند این می شود نقص ، یعنی اینکه خود فیلمنامه نویس دقیقا نمی دانسته چه مساله ای را مطرح کند که چنین عکس العملی از سوی رئیس تشکیلات را در بر داشته باشد فقط می خواست که نشان دهد دختر شکنجه شده با حرفهایش انتقام خود را گرفته اما مخاطب همچنان هاج و واج می ماند که چه شده که این زن تصمیم به خودکشی گرفت . شاتر آیلند را خیلی وقت پیش دیدم ولی تا جایی که یادم است شاتر آیلند پایانی کاملا بسته دارد دکتر توانست با عملیات خودش دی کاپریو را خوب کند ولی دی کاپریو با کارهایی که یا د آورده بود انجام داده خودش را مستحق این خوب شدن نمی دانست و بازتظاهر می کرد که دیوانه است و در آن شخصیت ماند .....همچنین بچه رزماری هم پایان بسته ای دارد راجب موجود ترسناک شما را به خواب رزماری ارجاع می دهم هدف از نشان ندادن بچه در پایان فیلم فقط و فقط تاثیر گذار تر شدن فیلم است تعلیق هم هست اما درصد تعلیق نزدیک به صفر است از آن چهره هاج واج مانده رزماری می شود همه چیز را فهمید از آن مهمانی به سلامتی موفقیت اعضای گروه می شود همه چیز را فهمید چنان که قسمت دوم این فیلم هم ساخته شده که سرنوشت بچه رزماری را تعریف می کند که پسر شیطان است می تونید تعریف آن فیلم هم در همین وبلاگ بخوانید ...اتفاقا من از این پیامها لذت می برم و اینگونه پیامهار ا بیشتر دوست دارم ممنون از اینکه وقت گذاشتید و وبلاگ من را مطالعه کردید راجب فیلمهایی هم که پیشنهاد دادید واقعا ممنونم

vahid دوشنبه 23 شهریور 1394 ساعت 02:04

چرا میگی اخر فیلم مخاطب را به حال خود رها می کنه؟
آخر فیلم فوق العاده شکه آور بود. فیلم در نقد ایدولوژی بود. افرادی اونهم با ردههای بالا که با یک ایدولوژی غلط دست به چنین شکنجه های سازماندهی شدهای میزدند.
اخر فیلم هم به نظر من دو جور برداشت میشه کرد:
1- اینکه او زن شکنجه شده گفته چیزی بعد از مرگ نیست که باعث شد زنه به خاطر پوچی خودکشی کنه.
2- یا اینکه چیزهایی که از اون دنیا تعریف کرده اینقدر عجیب بوده که زنه خودش خودکشی میکنه تا ببینه.
خیلی فیلم قابل بحثیه. من عاشق فیلمهای فرانسوی به این سبک مثل این فیلم و فیلم مرزنشینان هستم

دوست عزیز من هم همین رو گفتم یعنی برای مخاطب دقیق مشخص نمی کنه که چی شده که زنه خودکشی می کنه و چی شنیده که دست به این کار زده شما نتیجه گیری من رو واضح تر بیان کردید از این بابت ممنونم ..........منظورم این بود که درواقع تفکر فیلمنامه نویس رو از جهان پس از مرگ مشخص نمی کنه یعنی مخاطب رو به حال خودش(باهرباوری که داره) رها می کنه ...من هم طرفدار این فیلمها هستم من هر فیلمی که امتیاز چهار به بالا دادم رو دوست داشتم حالا هر کدوم نمره اش بیشتره، یعنی من بیشتر دوست داشتم در باره مرزنشینان هم البته نوشتم ممنون از نظرتون .................

مسعود یکشنبه 9 آذر 1393 ساعت 11:46

آفرین آفرین
نگفتی این نسخه رو دیدی یا کاملش.من UNRATED رو پیدا کردم اما دنبال نسخه کامل هستم که ارزش دیدن داشته باشه.اگه کامل رو دیدی لینک دانلودش رو بی زحمت بذار

تا اون جایی که من می دونم خب این unrated همون نسخه است که می خوای..... معنیش هم یعنی آخرین ورژن فیلم بدون در نظر گرفتن درجه بندی یعنی همون بدون مج.وز خودمون ....

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد